کتاب جنگ و صلح محمدرضا سرشار 15 سال پیش، رمان «جنگ و صلح» لئو تولستوی را در حلقه نقد حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی نقد میکرد که حاصل آن نقدها، یک کتاب 300 صفحهای با نام «نگاهی تازه به جنگ و صلح» شد. پس از آن سرشار تصمیم گرفت رمان حجیم «جنگ و صلح» را که به زعم وی رمان ارزشمندی است تلخیص کند. رمان «جنگ و صلح» اثر لئو تولستوی اوضاع تاریخی و اجتماعی روسیه را در سالهای 1805 تا 1820 (یک فاصله زمانی پانزده ساله از زندگی قهرمانان روسیه) به تصویر میکشد. وقایع این رمان، بر بستر دو جنگ بزرگ بین روسیهتزاری به سرکردگی «تزار الکساندر» و دولت فرانسه به رهبری «ناپلئون بناپارت» و یک دوره فترت کوتاه بین این دو جنگ جریان دارد. تولستوی در این رمان تاثیرات تاریخی جنگهای ناپلئونی را بر خانواده آریستوکرات روسیه شرح داده است. در متن رویدادهای بزرگ تاریخی آغاز سده نوزدهم ( نبرد 1805-1806 اوسترلیتز و نبرد 1812-1813 بارادینو و حریق مسکو)، ماجراهای زندگی دو خانواده اشرافی، یعنی خانواده باکونسکی و راستوف، ثبت میشود. رمان جنگ و صلح به نوعی همان شرح وقایع زندگی این دو خانواده است. گزیدهای که سرشار از رمان«جنگ و صلح» انجام داده است، متنی را در اختیار خواننده قرار میدهد که بدون از دست دادن ماجراهای اصلی کتاب، در جریان تمام «جنگ و صلح» قرار بگیرد. قسمتی از کتاب:جمعیت به ساحل هجوم میآورد. همه به او مینگریستند. اما او تصمیم نگرفته بود که روی یخ برود. فرمانده هنگ، که سواره در مدخل ایستاده بود، به طرف دالوخوف برگشت و دستش را بلند کرد و دهانش را گشود. ناگهان یکی از گلولهها اندکی بالاتر از سر جمعیت، صفیرزنان پرواز کرد. همگی سر خم کردند و صدای سقوط چیزی در مایعی برخاست و ژنرال با اسبش در خون غلتید. هیچ کس به ژنرال توجهی نکرد و در این اندیشه نبود که او را از زمین بردارد.صفحه 161