کتاب وقتی پلنگ خواب است - خاطرات سرهنگ خلبان حسین وکیلی نمای نزدیک:خاطرات سرهنگ خلبان حسین وکیلی از منظر جالبی به بازخوانی خاطرات هشت سال دفاع مقدس در ایران میپردازد. از زاویه دید یکی از خلبانان هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی ایران. به طور کلی خاطراتی که از آسماننوردان و ناظران حاضر در درون بالگرد شکل گرفته باشند جذابیت ویژهای دارند حال چه رسد به اینکه این خاطرات شرح پایداری و ایستادگی رزمندگان در جبهههای جنگ باشد. حسین وکیلی که متولد سال 1335 در یکی از محلههای جنوبی شهر اصفهان است بخش زیادی از خاطراتش را به شرح وقایع دوران کودکی و ارتباط ویژهاش با پدر اختصاص داده است. در این بخشها به خصوص میتوان وضعیت اجتماعی و زندگی مردم ایران را در شهری چون اصفهان طیّ آن برهه تاریخی بیتکرار مشاهده کرد. روایتی از کمبود امکانات اولیه زندگی و تبیین باورهای قومی و مذهبی مردم در آن سالها به خوبی در خاطرات سرهنگ وکیلی ملموس است. قسمت دوم خاطرات وی درباره چگونگی ورودش به هوانیروز و تلاش فراوان برای یادگیری و گذراندن دورههای آموزشی خلبانی است. در پایان همین بخشهاست که از سرلشگر خسروداد فرمانده وقت هوانیروز حرفهای زیادی به میان آمده که نگاه متفاوتی را درباره این تیمسار وابسته به دربار به نمایش میگذارد. یکی از هیجانانگیزترین ماجراها در این بخش سخنرانی تند خسروداد علیه مستشاران نظامی آمریکایی است که در نوع خود خاطرهای عجیب و حیرت آور است. اما بخش سوم خاطرات وی به شرح درگیریها و دو دستگیهای پرسنل هوانیروز در زمان مبارزات مردم و پیروزی انقلاب اسلامی اختصاص دارد. این بخش از نظر تاریخی چشمانداز روشنی از شرایط آن زمان در ارتش را به خواننده ارائه میدهد که در نوع خود بیسابقه است اما بخش چهارم خاطرات سرهنگ خلبان حسین وکیلی که از اوایل سال 1359 آغاز میشود به روایتهای این خلبان زبده از هشت سال دفاع مقدس و حضور محکم و پررنگ و اثرگذار هوانیروز اختصاص یافته که خواندنیترین بخش کتاب نیز محسوب میشود. این خلبان که در بیشتر عملیاتهای داخلی و ماموریتهای ویژه در خاک عراق حضور داشته با جزئیات دقیقی تصویری از کیفیت حضورش در نیروی هوایی و ذکر رویدادهای جنگ به دست میدهد.