یه کتاب خوب میتونه زندگیت رو عوض کنه!
معرفی کتاب
در بخشی از کتاب سلطان زورگو و سنجابک باهوش می خوانیم : میمون و گرگ با دیدن سنجابک ترسیدند و فرار کردند. کم کم دست و پای سلطان شروع کرد به لرزیدن. توی دلش گفت: نکند این سنجاب کوچولو واقعا قوی باشد؟ نکند مرا بخورد؟