کتاب چشم های خردلی: خاطرات جانباز شیمیایی اسماعیل جمالی کتاب که به قلم بابک طیبی نوشته شده به خاطرات جانباز شیمیایی، اسماعیل جمالی، میپردازد. بابک جمالی یکی از جانبازانی بود که پس از شیمیایی شدن در سال 1364 برای درمان به اروپا اعزام شد. پس از فرود آمدن هواپیما در آلمان و انگلیس، سرانجام اسماعیل جمالی در اسپانیا برای درمان پذیرفته شد و روانه بیمارستان شد. در بخشی از این کتاب آمده است: سر و صدای زیادی در اطراف میآمد. همراه میگفت، علیه آمریکا شعار میدهند. همراه عوض شده بود. آن که در هواپیما بود، نبود. از نرمی دستش که میکشید به پیشانیام، فهمیدم؛ همراه قبلی دستهای زبرتری داشت. فکر کردم، دارند به ترکی شعار میدهند. پرسیدم این جا کجاست اخوی؟! گفت فرودگاه مادرید اسپانیا عزیزم! در آمبولانس باز شد و نور تند فلش بود که همین طور میآمد طرفم. عکاسها و خبرنگارها بودند. آمده بودند برای تهیه گزارش. پلیس آنها را دور میکرد. نمیگذاشت عکس بگیرند. با آن همه سر و صدا، کامل به هوش آمده بودم. دستم را گرفتم جلوی چشمم که نور فلش اذیتم نکند. عکسی در همان حالت ازم گرفته بودند و در صفحه اول روزنامه «ال پاییس» اسپانیا چاپ کرده و تیتر زده بودند: «پهلوانی از جبهههای ایران» گزارشی هم چاپ شده بود که این یکی از سربازان ایرانی است و با حمایتهای آمریکا شیمیایی شده. دولت اسپانیا به مدیران هفتهنامه تذکر جدی داده بود که این اخبار را دیگر بازتاب ندهد. با دخالت پلیس، در آمبولانس بسته شد و راه افتادیم. آمبولانس تند میرفت، وقتی یکباره ترمز میکرد، پوست بدنم کش میآمد و نالهام بلند میشد. صدایی میگفت: «ترانکیلو، ترانکیلو» بعدها فهمیدم، یعنی آرام باش!.... سعید عاکف، نویسندۀ «خاکهای نرم کوشک» و مدیر نشر ملک اعظم کتاب «چشمهای خردلی» را به عنوان چهارمین برگزیدۀ ربع قرن+ ربع قرن معرفی کرده است. کتابهای «تپه های جاویدی» ، «یک لقمه آسفالت» و «مسیح کردستان» انتخابهای پیشین این نویسنده بودهاند.