کتاب من سین داستان دو زمین شناس مطرح است که کار می کنند و به دنبال بقایایی از آثار گذشتگان می گردند. در این بین به موجودی برمی خورند و به مطالعه پیرامون آن می پردازند. شخصیت اصلی داستان «من سین» را می توان موجودی دانست که زمین شناسان در مراحل اکتشاف خود به آن برخورد می کنند آن موجود یک سری استخوان است. این موجود پس از بردن استخوان ها توسط زمین شناسان به دنبال ماهیت اصلی خود می گردد. موجود داستان «من سین» که تا قبل از بردن استخوان ها توسط زمین شناسان با استخوان ها احاطه شده بود، پس از رفتن آن ها، به دنبال ماهیت اصلی خود می گردد و به دنبال هویت اصلی خود درگذشته است. درواقع این شخصیت یک مرحله خودشناسی را طی می کند و به مشاهده خویشتن خویش می پردازد.