کتاب پرسش ها و پاسخهای 36: تفسیر آیات برگزیده ( پرسش ها و پاسخ های قرآنی) گزیده ای از کتاب : جزء 2 سوره بقره، آیه 178 و 221 اسلام و برده داری «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِصاصُ فِی الْقَتْلی الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَ الْعَبْدُ بِالْعَبْدِ...»48؛ «ای کسانی که ایمان آورده اید! درباره کشتگان، بر شما [حق] قصاص مقرر شده، آزاد عوض آزاد و بنده عوض بنده...». «وَ لا تَنْکِحُوا الْمُشْرِکاتِ حَتّی یُؤمِنَّ وَ لَأَمَةٌ مُؤمِنَةٌ خَیْرٌ مِنْ مُشْرِکَةٍ وَ لَوْ أَعْجَبَتْکُمْ»49؛ «و با زنان مشرک ازدواج مکنید؛ تا ایمان بیاورند. قطعاً کنیز با ایمان، بهتر از زن مشرک است؛ هر چند [زیبایی] او شما را به شگفت آورد». پرسش 1 . نظر اسلام درباره برده داری و بردگی چیست؟ پرسش 2 . آیا قیمت گذاری بر روی برده و خرید وفروش آن، با مقام انسانیت سازگار است؟ پرسش 3 . آیا درست است که کنیز به صاحب و مولای خود محرم می شود؛ در حالی که صیغه ای جاری نشده است؟ پرسش 4 . چگونه زن شوهردار کافر، وقتی کنیز می شود، عقد قبلی او از بین رفته، مولایش می تواند با او نزدیکی کند؟ داستان بردگی در قرآن چند جا آمده است. عبد، به مرد برده می گویند و اَمه، یعنی کنیز و زن برده. «لَأَمَةٌ مُؤمِنَةٌ خَیْرٌ مِنْ مُشْرِکَةٍ»50؛ «[برای ازدواج] کنیز با ایمان، بهتر از زن مشرک است». همچنین در قرآن آمده است: اگر شما روزه تان را عمدا خوردید، کفاره اش، یکی از این سه چیز است: 60 روز روزه یا سیر کردن 60 فقیر و یا یک بنده (برده) آزاد کردن. حالا باید بررسی کنیم: اولاً، اصل داستان بردگی چیست؟ ثانیا، آیا اسلام قبول داشته یا نه؟ ثالثا، آیا الآن هم حکم برده داری در اسلام وجود دارد یا نه؟ اصل داستان بردگی این بوده که در زمان قدیم و قبل از اسلام، بر اثر جنگ، اسیرهایی که می گرفتند، اینها را مثل امروز، در اردوگاه اسیران نگه داری نمی کردند؛ بلکه آنها را خرید و فروش می کردند. اگر زن هم بوده، همین طور؛ از مردها، به عنوان خدمتکار استفاده می کردند و از زنان به عنوان کلفت. بردگی در همه ادیان، یهودی، مسیحی و بت پرست، کاری مرسوم بوده است. البته غیر از جنگ، یک راه دیگری هم برای بردگی داشتند و آن این که هر کس زورش می رسیده، افرادی را اسیر می کرد و می فروخت؛ به ویژه سیاه پوستان را؛ مثلاً یک تاجری به افریقا می رفت و 50 نفر را مثل این که قفس بیندازد و بگیرد، می گرفت و با خود به کشورهای دیگر می آورد و آنها را می فروخت. البته همین الان هم به نوعی این کارها هست. در عربستان هم اکنون افراد ثروتمند از کشورهایی مانند فیلیپین، تعدادی انسان را می خرند و گاهی آنها را می فروشند؛ البته اسمش برده نیست؛ اسمش مثلاً خادم است؛ ولی در اصل، همان برده است و هیچ فرقی ندارد و نیز در کشورهای اروپایی و آمریکا، انسان های جهان سومی را اجیر می کنند و در کارهای سخت از آنان استفاده می کنند. آیا اسلام بردگی را قبول دارد یا نه؟ اسلام، بخشی از برده داری را رد و بخشی را امضا کرد که باید بررسی کنیم. آن بخش که با کرامت انسانی ناسازگار است، رد شده است؛ مثل این که یک نفر به زور تعدادی را می گرفت و بعد خرید و فروش می کرد که این، ممنوع شده است؛ زیرا بشر آزاد است؛ چه سرخ پوست باشد و چه سیاه پوست؛ همگی بشرند و آزاد خلق شده اند. به همین دلیل، برای حل مشکل برده داری موجود در جامعه آن روز، در اسلام، احکامی وضع شد و راهکارهایی بیان شده که بردگان رفته رفته، رها شوند و بدون تنش و مشکل، جذب اجتماع شوند؛ به طور مثال، کفاره برخی گناهان، مانند روزه خواری را آزاد کردن برده قرار داد و با این کار، برده هایی که از گذشته به ناحق گرفته شده بودند، آزاد شدند و یا کسانی که سیاه لشگر دشمن بودند، رفته رفته در خانه مسلمانان، با آیین و آداب اسلام آشنا شدند و بعد، آزاد شدند. اما آن قسمتی که مورد قبول اسلام قرار گرفت و هم اکنون نیز در احکام اسلام وجود دارد، آن است که اگر کافرهای حربی، یعنی غیرمسلمانان متجاوز، به مسلمانان حمله کردند، در این جا اسرای آنها احترام ندارند؛ نه زن و نه مرد؛ مثلاً اگر اسراییل یا آمریکا به ایران حمله کنند، اینها کافر حربی هستند. کشتن اسیر در اسلام، حرام است؛ اما دلیلی ندارد در اردوگاه نگه داری شوند؛ بلکه اگر در خانه های مسلمانان تقسیم شوند و کار کنند، علاوه این که این عمل نوعی تنبیه نسبت به تجاوزشان است، به عنوان نیروی انسانی به اقتصاد خانواده ها و در مجموع به اقتصاد کشور، کمک می کنند و در عین حال با آیین و آداب مسلمانان نیز آشنا می شوند و این همان نکته مهمی است که موجب شده از نگاه اسلام، تحویل اسرا به خانه مسلمانان، بر نگه داری در اردوگاه، ترجیح داده شود. به همین جهت، بسیاری از بردگان پس از مدتی مسلمان شده، حتی بعد از آزادی، مایل بودند در خانه صاحب خود بمانند و این نمونه ها درباره بردگانی که در خانه امامان علیهم السلام بودند، بسیار بوده است. در اسلام توصیه ها و احکام متعددی درباره رعایت حق و حقوق بردگان آمده است. بردگان در اسلام، نباید شکنجه شوند، غذا و پوشاک و مسکن آنها باید تأمین شود و... ولی در عین حال، باید مطیع مولا و صاحب خود باشند. اسلام چنین برده داری را پذیرفته، اگر چه امروزه امکان اجرای آن وجود ندارد؛ ولی احکام آن در رساله ها هست. آیا پذیرفتن برده داری به همین مقدار نیز با کرامت انسانی سازگار است؟ در این باره باید دانست که اگر غیرمسلمانان در پی توطئه نباشند و جنگ افروز نباشند، بلکه به قوانین اسلام احترام بگذارند، آنها احترام دارند؛ اما کشوری که سر جنگ با اسلام دارد و حمله نماید دیگر احترامی ندارد و اگر اسیر شدند، طبق قوانین اسلام، تحویل آنان به مسلمانان، بر نگه داری آنان در اردوگاه ها، اولویت دارد و در این صورت، چه بسا اکثر اینها مسلمان شده، بعد از اسلام آوردن، آزاد گردند. بنابراین، این کار با کرامت انسانی سازگاری دارد. در نتیجه اسلام با برده داری به شکل زورگیری یا انتقال مردم ضعیف از کشوری به کشور دیگر و خرید و فروش آنها و همچنین با برده گیری از میان اسرای دو کشور مسلمان مخالف است؛ اما اگر کافری در جنگ با مسلمین اسیر شد احترامی ندارد، اگر مرد بود، عبد است و اگر زن بود، در صورت اسیر شدن، حکم کنیز را دارد. آیا قیمت گذاری بر روی برده و خرید و فروش آن، با مقام انسانیت سازگار است؟ با پاسخ های متعددی که ذکر کردیم، معلوم می شود؛ انسان هایی که با حضور در جبهه کفر، با اسلام به مقابله آمده اند، تنزل آنها در حد کالا، نه تنها با مقام آنها ناسازگار نیست، بلکه نوعی تخفیف در مجازاتشان نیز می باشد و حداقل از زندگی محروم نبوده و یا در زندان های مخوف، گرفتار نمی شوند. اگر شخصی به ماهیت و حقیقت تجاوز آمریکا و انگلیس به عراق و افغانستان آگاه شود که چگونه از آن طرف کره زمین آمدند و به مال و جان و نوامیس مسلمین تجاوز کردند، هیچ گاه واژه ای به نام کرامت انسانی برای این کفار حربی به ذهنش خطور نمی کند. قیمت برده ها نیز با توجه به توانایی ها و هنرهای ایشان، متفاوت است؛ مثلاً اگر غلامی خیاط و یا بنا باشد، این موجب تفاوت قیمت او می شود که به نوعی نه تنها کسر شأن او نیست، بلکه نشان دهنده توانمندی های او نیز می باشد. چگونه کنیز به انسان محرم می شود؛ در حالی که صیغه ای جاری نشده است؟ در اسلام، ازدواج بدون سبب ممکن نیست و سبب نیز منحصر به صیغه عقد نیست؛ بلکه در مورد کنیز، سبب محرمیت، همان مالکیت مولای او می باشد؛ به این معنا که مولی وقتی مالک کنیز می شود، هم به او محرم شده، هم می تواند از او صاحب فرزند شود. نباید فراموش کرد که اگر گفته شد محرمیت کنیز با صیغه عقد نمی باشد، به معنی بی بندوباری جنسی نیست و این گونه نیست که مولایش و یا دیگران هرنوع رابطه ای را بتوانند با او داشته باشند؛ بلکه زوجیت او ضوابطی دارد که برای همه لازم الاجرا می باشد؛ مثل این که اگر مولی اجازه داد که کنیزش با شخص دیگری و یا غلامی ازدواج کند، دیگر خود حق همبستری با او را ندارد و مانند آن. چگونه زن شوهردار کافر، وقتی کنیز می شود، عقد قبلی از بین رفته، مولایش می تواند با او نزدیکی کند؟ کافر حربی و کسی که به جنگ اسلام و مسلمانان آمده است، جان و مال او احترام ندارد و پس از اسارت زن او، پیوند ازدواج او نیز محترم نخواهد بود و او حقی نسبت به همسرش ندارد. این گونه برخورد، حداقل دو دلیل می تواند داشته باشد؛ 1. ضربه به دشمن. 2. رهاسازی زن از سلطه یک کافر و زمینه سازی اسلام آوردن او و آزادی او در محیط مسلمانان. در صدر اسلام نیز بسیاری از زنان از مکه به مدینه پناهنده می شدند و اسلام می آوردند و همسران مشرک آنها، براساس قانون اسلام، حق بازگرداندن زنشان را نداشتند. علاوه بر آن چه گفته شد، اسلام راه های ابتکاری متعددی را برای آزادی تدریجی بردگان اعلام نمود که برخی عبارتند از: 1. اسلام، آزادی برده را از عبادات بزرگ قرار داد و پیشوایان اسلام نیز در عمل به این عبادت، اهتمام والایی داشتند. امام سجاد علیه السلام در طول حیات شریف خود، هزاران برده را خرید و آزاد ساخت.51 2. کفاره واجب برخی از گناهان، آزادی برده قرار داده شد. 3. خرید و فروش ام ولد52 را منع کرد. این مسئله خود به خود، موجب آزادی کنیزانی می شد که از طریق ارباب خود صاحب فرزند می شدند. 4. مالکیت فرزند بر پدر و مادر خویش را منع کرد و این مسئله نیز منجر به آزادسازی ام ولد می شد. 5. به بردگان حق کتابت و قرارداد با صاحبان خویش داد؛ تا بتوانند با کار و تلاش به آزادسازی خویش بپردازند و یا مدت بردگی و گستره آن را محدود سازند. این مسئله، باعث می شد که بردگان با اراده و عزم خویش، در جست و جوی آزادی برآمده، در راه آن بکوشند و سپس از ثمرات آن به خوبی بهره گیرند. 6. در یکی از جنگ ها، پیامبر صلی الله علیه و آله با اسیران برده شرط کرد که هر کس ده مسلمان را سواد بیاموزد، آزاد خواهد شد و اسلام از این طریق، استفاده های فرهنگی مناسبی نمود. این کار علاوه بر آن که به نفع مسلمانان بود، بردگان نیز در برخورد با مسلمین، با عقیده و مکتب آنان بیشتر آشنا می شدند و زمینه برای اسلام آوردن آنها فراهم می شد. در صدر اسلام - به ویژه در دوران حیات پیامبر صلی الله علیه و آله - بردگان نه تنها آزاد می شدند، بلکه از تعلیم و تربیت و مراقبت هایی بهره مند می شدند. «زید» برده ای آزاد شده بود که به مقام صحابی پیامبر صلی الله علیه و آله و کتابت قرآن و حدیث رسید و فرزند او اسامه، از فرماندهان بزرگ سپاه اسلام بود. «بلال حبشی» نیز به فرمانداری مدینه برگزیده شد. «قطب الدین آیبیک»، برده ای بود که امپراتوری بزرگ اسلام را در سرزمین هندوستان بنیان نهاد.53 چرا پیامبر صلی الله علیه و آله و امامان علیهم السلام غلام و کنیز داشتند؟ رازش این است که یکی از شیوه های امامان، خرید غلامان برای تعلیم و تربیت آنان و پرورش فکری و معنوی و سپس آزادسازی آنان بوده است. رفتار امامان به گونه ای بود که بسیار از بردگان پس از آزادی نیز نزد امامان می ماندند.54