کتاب «من از گردنم بدم میآد و افکار زنانه دیگر» نوشتهی نورا افرون، مجموعهای جذاب و متفاوت از یادداشتها و داستانهای طنز است که به شکلی بینظیر به مسائل و چالشهای روزمرهی زندگی زنان میپردازد. این کتاب، با زبانی طنزآمیز و صمیمی، مخاطب را در فضایی قرار میدهد که گویی با دختری نوجوان و خوشمشرب روبهروست که با شوخطبعی و صداقت، خانواده، اجتماع و نگاه زنان به خود را بررسی میکند. کتاب «من از گردنم بدم میآد و افکار زنانه دیگر» تجربهای فراموشنشدنی و شیرین است که به زبانی زنانه و طنزآمیز دریایی از احساسات و درونبینی را پیش چشم شما میگشاید. مطالعه آن نهتنها سرگرمکننده بلکه راهی برای بهتر فهمیدن تجربههای زنانه در دنیای امروز است.
«من از گردنم بدم میآد و افکار زنانه دیگر» ترکیبی است از داستانهای کوتاه و یادداشتهایی که هر کدام کنایهای ظریف و طنزی شگفتانگیز دربارهی پیچیدگیهای احساسات و تجربیات زنان دارد. نورا افرون با قلمی روان و طنزی جادویی، نشان میدهد که چطور میتوان حتی در سختیها و ناکامیهای روزمره نیز خنده را یافت و از دل تجربههای زنانه، عمق معانی اجتماعی را بیرون کشید. کتاب شما را به خنده و تامل همزمان دعوت میکند و این امکان را میدهد که بارها و بارها به آن بازگردید، هر بار دنبال نکتهای تازه و دلنشین بگردید. این اثر با نگاهی اجتماعی و فرهنگی به جهان زنان مینگرد و در عین حال، طنزی ملایم و گرم دارد که حس همدلی و همراهی ایجاد میکند. نویسنده با دقت به بیان دغدغهها و موضوعاتی چون هویت، ارتباطات، نگرشهای جنسیتی و تفاوتهای زنان و مردان میپردازد و تجربههای زنانه را با زبانی طنز و بیتکلف، به خواننده منتقل میکند. چرا باید این کتاب را خواند؟
این کتاب برای کسانی که به دنبال متنی هستند که هم بخنددشان و هم به چالشهای زندگی زنان بیاندیشند، کتابی دلپذیر و متفاوت است. زبان طنز و روان آن این فرصت را فراهم میکند که در کنار لذت خواندن، درباره موضوعات عمیقتری مثل خودشناسی، اجتماع و روابط انسانی فکر کنیم. علاوه بر این، مطالعه این کتاب حسی از همراهی و همصدایی ایجاد میکند که در کمتر کتابی با چنین سبکی دیده میشود.
علاقهمندان به طنز، به ویژه طنزی که مسائل زنان را به تصویر میکشد، کسانی که به دنبال خواندن کتابی با زبانی ساده، صمیمی و در عین حال عمیق هستند، مخاطبینی که دوست دارند از دریچهای تازه به تجربههای زنانه بنگرند، کاربرانی که به دنبال کتابی هستند که همراه با خنده، درک بهتری از چالشهای اجتماعی زنان به آنها بدهد و افرادی که با ادبیات جوکگونه و داستانهای کوتاه، علاقهمند به سبک نوشتاری نورا افرون هستند.
این بخش برای آن خانمهایی است که وسط تابستان تازه یادشان میافتد کیف جدید نخریدهاند و وسط زمستان هنوز کیف حصیری دستشان است. این بخش برای آن خانمهایی است که وقتی میبینند قیمت یک کیف پانصد یا ششصد دلار است ناراحت میشوند، بگذریم که حالا در بالای این فهرست کیفهایی مثل کیف مارک بیرکین9 هم هست که ده هزار دلاری قیمت دارد. ناراحتی این خانمها هیچ ربطی هم به این ندارد که برای خرید چنین کیفی باید در یک لیست انتظار بلند و بالا منتظر بمانند و برای همین نمیتوانند چنین کیفی را بخرند. لیست انتظار! آن هم برای یک کیف! برای یک کیف ده هزار دلاری که دست آخر داخلش پر از قرص مسکن تیکتکس میشود! در مجموع این نوشته برای آن خانمهایی است که میفهمند که کیف آدم، به شکلی وحشتناک، خود آدم است. یا آن طور که اگر لویی پانزدهم زنده بود میگفت، که البته نگفت چون باهوشتر از آنی بود که کیف دستش بگیرد: Le Sac, c'est moi. سالها پیش بود که متوجه شدم من در داشتنِ کیف اصلا مهارت ندارم و برای همین مدتهای مدیدی کیف دستم نمیگرفتم. من به صورت غیرحرفهای به کار نوشتن مشغول بودم و برای همین بیشتر وقتم در خانه میگذشت. واسهٔ رفتن به آشپزخانهٔ خانهام هم که دیگر کیف لازم نداشتم. معمولا شبها وقتی بیرون میرفتم کارم با یک رژ، یک اسکناس بیست دلاری و یک کارت اعتباری که همه را هم توی جیبم میچپاندم، راه میافتاد. اگر هم یک کیف شب داشتم بیشتر از این مقدار درش جا نمیشد و تازه با این کار دیگر مجبور نبودم کلی پول بالای کیف شب بدهم. کیفهای شب، بنا به دلایلی نامعلوم، که فقط اگر یک مارکسیست باشید این دلایل را متوجه میشوید، برای شما گرانتر از کیفهای معمولی تمام میشوند.
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir