کتاب تو در قاهره خواهی مرد او در خلوتش از خیلی چیزها میترسد. از خیلی چیزها و بیش از هر چیز از مرگ. از نیستی، از فراموشی. هراسی جانکاه که با هر حادثه، ترور، سوءقصد و هر واقعهٔ پیشبینینشده، جانی تازه میگیرد و او را بیش از پیش، به تنهایی خلوت خویش فرو میبرد. او کمتر کسی را دوست میدارد و در عوض خیلیها هستند که ازشان تنفر دارد. کسانی که موجودیت او را به عنوان یگانه قدرت مجسم کشورش به چالش میکشند. هر آن کس که برخلاف میل او رفتار میکند و هر چهرهای که به قدرتهایی دیگر جز او متکی است. از همین است که از مصدق تنفر دارد، از امینی متنفر است و با شنیدن نام هر کدام از اینها و امثال اینها، هراسی آمیخته با خشم به سراغش میآید. او پادشاهی است با حیاتی دوگانه. دوگانهای عجیبالخلقه که از شهریور 1320 بر زندگیاش سایه افکنده و او را در دو قطب، یعنی جبروت و شکوه پادشاهی و هراس و دلشورههای یک دیکتاتور همیشه در معرض خطر، چون پاندولی اینسو و آنسو میبرد، چنانکه ترور هر نخستوزیر و خواندن چندبارهٔ گزارش ماموران امنیتی از سوءقصد به جانش او را میکاهد و در دلهره غوطهور میکند. این روزمرگیهای شاهی است که حمیدرضا صدر در کتابش «تو در قاهره خواهی مُرد» به تصویر کشیده است. شاهی که صدر، بر دوگانگی زندگی و شخصیتش تمرکز کرده و مخاطب را همراه او به دل دربار پادشاهی ایران، مناسبات خانوادگی، انتظارات درباریان، هراسهای شخصی و روزگار سپید و سیاه محمدرضا پهلوی دعوت میکند. حمیدرضا صدر، محقق و نویسنده دربارهٔ چگونگی خلق این رمان میگوید: «مدتها بود که در فکر نوشتن رمانی بر اساس واقعیتهای تاریخی و وقایع مستند بودم. به نظرم رسید آخرین شاه ایران بیش از هر چهره تاریخی دیگری قابلیت دستمایه شدن برای روایت در چنین رمانی را دارد. من به عنوان هسته مرکزی این رمان روزگار محمدرضا شاه در دهه چهل را انتخاب کردهام و درست از نوروز سال 1344 و لحظهای که در کاخ مرمر مورد سوءقصد قرار گرفت سراغ او رفتهام و بعد در طول زمان همراه با محمدرضا شاه به گذشته و آینده او میرویم، فلشبکها ما را با او و کودکیها و تاجگذاریاش همراهی میکند و فلشفورواردهای داستان، ما را به روزگار سقوط و عزلتنشینی او میبرند.» اما آیا روایتهایی که در کتاب آمده کاملاً مبتنی بر واقعیت هستند؟ پاسخ نویسنده مثبت است: «برای نوشتن این جزئیات و رجوعهای تاریخی و مستند مدتها در آرشیوهای مجلات و روزنامهها و اسناد موجود در کتابخانه ملی و کتابخانۀ مجلس جستوجو کردم و یادداشت برداشتم و همۀ رخدادهایی که با جزئیات روایت میشوند بر اساس مستندات موجود هستند.» اولین رُمان حمیدرضا صدر، روایتی از زندگی محمدرضا پهلوی است در سال 1344. مردی که زبانِ گزارشی صدر، ترسها و باورهایش را با رفتوبرگشتهای زمانی روایت میکند. شاهی که از ترور میهراسد. مُدام به گوشههای تاریک ذهنش سرک کشیده میشود تا تصویری از اطرافیان و نخستوزیران و دوستان محبوب و سوءقصدکنندگانش، نمایان شود. صدر، شاه را با مستندهای تاریخی فراوانی که با تحقیق به دست آورده ــ با خوانش انبوهی مجله، کتاب و سندِ کتابخانههای ایران ــ و با استفاده از فلاشبک و فلاشفوروارد میسازد؛ با تو خطاب کردنش. تو در قاهره خواهی مُرد روایتی است پُرضربآهنگ از گذشته و آیندهی مردی که سال 1344 در حال ساختنِ قدرتی همهجانبه است. مردی که در قاهره خواهد مُرد…
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir