کتاب دوست داشتم کسی جایی منتظرم باشد کتاب «دوست داشتم کسی جایی منتظرم باشد» نوشته آنا گاوالدا( -۱۹۷۰)، رماننویس فرانسوی است. او یکی از نویسندگانی است که طی چند سال اخیر توانسته به یکی از پرمخاطبترین نویسندگان در ایران و جهان تبدیل شود. اکثر داستانهای او رگههایی عاشقانه دارند و در آنها تصاویر پراحساسی از روابط زن و مرد در جوامع امروزی ارائه شده است. تاکید نوشتههای او بر نیازهای عاطفی و خلاءهای عاطفی انسان معاصر است. کتاب «دوست داشتم کسی جایی منتظرم باشد» شامل دوازده داستان کوتاه است. داستانهایی که ساده و روان نوشته شده برای هر مخاطبی قابل درک است. این داستانها اکثرا، روایتگر زنهای تنهایی است که حتی در جمع نیز احساس تنهایی میکنند. زن های او با زبان پراحساس و سیمای درونگرایی که دارند، راوی هایی صادق و قابل اعتمادند اما هیچ کدام از این ویژگی ها، دغدغه های عمیق و نیازهای آنها را پاسخ نمیدهد. داستان های این کتاب، روایتگر روزمرگی هایی است که هم تلخ و گزنده اند و هم روشن و رو به امید. در بخشی از کتاب «دوست داشتم کسی جایی منتظرم باشد» میخوانیم: « در حال و هوای سن ژرمن سن ژرمن دپرس؟ ...نمی دانم چه می خواهید به من بگویید. «خدای من، ولی دیگر این موضوع یپش پا افتاده شده، ساگان پیشتر به این موضوع پرداخت و البته خیلی بهتر از تو این کار را انجام داد.» می دانم. اما چه انتظاری دارید؟ البته مطمئن نیستم همه ماجرا در بولوار کلیشی برایم رخ داده باشد. زندگی است دیگر، این گونه است. اندیشه هایتان را برای خودتان نگه دارید و به من گوش دهید، زیرا حس ششم من می گوید از این داستان خوشتان خواهد آمد. گل گندمهای ظریف سن ژرمن را میپرستید، هنگامی که از این شبهای دلانگیز و نویدبخش دلتان غنج میرود. مردانی که به گمانتان مجرد و کمی بدبخت میآیند. میدانم ازهمه این ها لذت میبرید».