کتاب مردی که به شیکاگو رفت «مردی که به شیکاگو رفت» داستان کوتاهی با ژانر اجتماعی درباره تبعیض نژادی سیاه و سفید در آمریکای معاصر است. علت نوشته شدنش را هم میتوان در سالهای حیات نویسندهاش جستجو کرد، چون ریچارد رایت یک نویسنده سیاه پوست و آمریکایی بوده که طی سالهای ۱۹۰۸ تا ۱۹۶۰ در این کشور زندگی میکرده است. این دوران نیز، مقعطی از تاریخ معاصر آمریکاست که در آن ظلم و ستم علیه سیاهان با اعمال و رفتارهای خشونت آمیزی چون لینچ کردن، خود را نشان می داد. توضیح کوتاه آن که «لینچ کردن» آن بود که سیاه پوست بیچاره ای را به اتهامات ساختگی یا واقعی گرفته و او را به دار می کشیدند. حین این کار پایین بساط دار فرد مفلوک، آتش روشن کرده و او را به آتش می کشیدند. این توضیح کوتاه موجب تعجب بسیار خواهد شد چون این رفتارهای بدوی آن هم به دلایل واهی و نژادپرستانه تنها ۵۵ سال است که در آمریکا به پایان رسیده است. رفتارهای فرقهای و عقاید افراطی گروههایی مانند کوکلاس کلنها که به زندگی مردم عادی و کارگر جامعه آمریکا نیز راه پیدا کرده بود، ظلم و ستم زیادی را بر جامعه سیاهان آمریکا تحمیل کرد. نکته تاریخی دیگر این که برده داری و پایان آن در آمریکا، منحصر به زمان جنگ های داخلی بین شمال و جنوب نیست و در قرن بیستم (حتی نیمه دوم آن) نیز جنوبیها معتقد به برده داری از سیاهان بودند. از این جهت، داستان «مردی که به شیکاگو رفت» سندی بر توحش و عدم توسعه یافتگی فرهنگی گروهی از مردم آمریکا (البته ایالت های جنوبی اش) در دوران معاصر است. ریچارد رایت نویسنده متعلق به مکتب رئالیسم، با نوشتن مجموعه داستانی که هم نامش و هم محتوایش نشان دهنده ظلم ها و سختی های رفته بر یک پسرک سیاه پوست (یعنی خودش) بود، شناخته شد. نام این کتاب «پسرک سیاه» بود. این نویسنده در آثارش، مشخصا به مشکلات و ناملایمات زندگی هم رنگ های خود در جامعه آمریکا می پرداخت که اکثریت غالب و قالب آن ها سفید بودند. داستان «مردی که به شیکاگو رفت» او نیز در همین فضا و زمینه جا دارد.