کتاب حتی مطلعالفجر : تبیین جایگاه وجود شناختی لیلهالقدر بخشی از کتاب میخوانیم: ارتباط بحث لیلة القدر و بحث دعا در این است که این شب، شب انسان است؛ یعنی اگر بخواهیم لیلة القدر را صرف نظر از اصطلاحات اسلامی به مردم دنیا معرفی کنیم؛ مثلاً اگر کسی بپرسد شما در این شب چه کار میکنید و برنامهتان چیست؟ اگر بخواهیم با یک بیان عمومی جواب بدهیم باید بگوییم این شب، شب منزلت و موقعیت انسان است و این مسئله یکی از شاهکارهای فرهنگ اسلام است. حال اگر از این دید نگاه کنیم که در عالم یک نظام مستحکم و منسجمی بر اساس قانون علت و معلول وجود دارد که همهٔ دانشمندان، حکما و فیلسوفان نیز بر همین عقیده هستند، با چنین وضعیتی توجیه مسئله دعا و از آن مشکلتر بحث لیلة القدر و خصوصا دعا در این شب چگونه قابل توجیه است؟ از طرفی در مکاتب و ادیان دیگر نیز بحث دعا مطرح است اما آنها نسبت به مسئلهای با عنوان لیلة القدر بیگانه هستند. یک مشکل اساسی که در بحث دعا مطرح است این است که یعنی چه که انسان دعا کند و عالم تغییر کند؟ به عبارت دیگر منطق تأثیر دعا در عالم چگونه است؟ این چه عالمی است که نظامش با دعای من و شما تغییر میکند؟ آیا خداوند در مقابل ما حالت انفعالی دارد؟ اینکه محال است، چون خداوند عالم را از ازل خلق کرده و عالم و تمام کائنات و همه حوادث را با مشیت خود تقدیر مینماید. پس چگونه دعای من و شما در عالم اثر میکند؟ طرح این سؤال در پیروان همه ادیان مشترک است. حال اگر کسی نتواند جواب بدهد میگوید ما دعا میکنیم و خداوند دعای ما را به اجابت میرساند. این جواب، پاسخی منطقی نیست و سائل را اقناع نمیکند و لذا میپرسد که نظام عالم چگونه است و چگونه خداوند از دعای ما منفعل میشود؟ اما بالاخره همه ادیان به این مسئله اعتقاد دارند و همه انسانها معتقدند که خداوند حداقل بعضی از دعاها را اجابت میکند...» نویسنده این کتاب یعنی حسین غفاری پژوهشگر ایرانی حوزه فلسفه و دانشیار گروه فلسفه دانشگاه تهران است. او در زمینه فلسفه از شاگردان شهید مرتضی مطهری بوده و دروس حوزوی غیر فلسفی را نیز نزد بعضی علمای دینی تهران همچون سید محمدمهدی بجنوردی فراگرفته است...