کتاب حرفه ای -خاطرات جواد شریفی راد ، معلم و سرتیم خنثی سازی نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی از جنگ شهر ها و موشک باران تهران خیابان خاوران توی یک فرش شویی بمب زده بودند و عمل نکرده بود. رفتیم بمب را در آوردیم. همه چیز درست بود ولی خرج کمکی آن را نزده بود. ما فرمی داشتیم که باید بعد از خنثی کردن بمب پر میکردیم. توی فرم نوشته بود: چرا بمب عمل نکرده ؟... گاهی وقت ها واقعا دلیلی پیدا نمیکردیم. اوایل جلویش خط میکشیدیم و گاهی وقت ها هم مینوشتیم : خدا خواسته ... عمل نکردن این بمب ها طبیعی نبود. ذهنم درگیر بود. در راه برگشت به تهران توی همین فکرها بودم. رفتم دفتر ستاری، فرمانده نیروی هوایی. به ستاری گفتم به اتفاقی افتاده که خیلی عجیب و غریبه. هشت تا بمب بوده که دوتاش عمل کرده. من الان 6 ست فیوز دارم. تفسیر دقیقش اینه که این پیم ها رو نکشیدن و روشون مونده ...