کتاب ترجمه و تفسیر عرفانی قرآن کریم : معروف به تفسیر خواجه عبدالله انصاری - دوره دو جلدی یکی از تفاسیر کهن و مایه ور عامه که در قرن ششم به خامه یکی از عالمان فرهنگ اسلامی به زبان پارسی و با نثری استوار، شورانگیز و دلپذیر، آمیخته بااشعار عربی و فارسی نگاشته شده ، تفسیر[ کشف الاسرار]است . مولف ، در آغاز تفسیر خود تصریح می کند که این تفسیر را براساس تفسیر فشرده و مختصر خواجه عبدالله انصاری نگاشته است : [کتاب فرید عصر و یگانه روزگار، شیخ الاسلام ابواسماعیل عبدالله ابن محمدابن علی انصاری را در تفسیر قرآن و کشف معانی آن خواندم که در فظ و معانی و پژوهش و زیبائی بحداعجاز رسیده بود، ولی چون نهایت فشردگی واختصار بود، مقصور آموزندگان و رهروان از آن برآورده نمی شد،ازاین روی ، به شرح و تفصیل آن پرداختم] 1 . تفسیر خواجه عبدالله انصاری شرح حال نگاران ، در ضمن شرح حال خواجه عبدالله انصاری ، تفسیری با عنوان[ تفسیرالهروی] به وی نسبت داده اند، و برخی در ضمن تشریح چگونگیهای زندگانی وی آورده اند که : [شیخ الاسلام ، چون ازاولین مسافرت سخت خود بازگشت ، به تفسیر قرآن آغاز کرد و در مجالس وعظ و یادآوری به سال 436 هجری ، یکبار قرآن را تفسیر کرد و سال 437 در همام محافل باردیگر به تفسیر قرآن پرداخت ... وی به سال 480، چون بار دیگر به هرات بازگشت و محافل و مجالسی به پا داشت ، تفسیر قرآن را آغاز کرداما با گزینش واختصار،او دراین مجالس به اختصار می کوشید و گاه در یک جلسه 10 آیه را تفسیر می کرد].2 بهرحال اینک ، تفسیر وی در دست نیست ، ولی چهل سال پس از وفات خواجه عبدالله ، در دست میبدی بوده واو، آن را شالوده کار خود در نوشتن [کشف الاسرار] قرارداده است 3 . چگونگی تدوین تفسیر[ کشف الاسرار]، به شیوه ای زیبا و تنظیم یافته است . مولف ، در این کتاب ، آیات قرآن را سه نوبت مورد تحلیل و تفسیر قرار داده است . ابتداء بخشی از آیات را ترجمه می کند تحت عنوان[ النوبه الاولی] ، آنگاه به تفسیر همان بخش پرداخته و در ضمن آن از قرائت ، شان نزول ،اخبار واحادیث ، مباحث ادبی نحوی ، تاریخی و فقهی به تفصیل صخن می گوید، و بالاخره در نوبت سوم ، آیات را به مذاق صوفیان و عارفان توجیه و تاویل می کند و در ضمن آن ، کلمات قصار و سخنان صوفیان معروفی چون : خواجه عبدالله انصاری ، جنید، شبلی ، بایزید و ... را نقل می کند، و بیش از همه به نقل سخنان خواجه عبدالله انصاری می پردازد واو را با عناوین : پیر طریقت ، پیرصوفیان ، پیربزرگ ، عالم طریقت عبدالله انصاری و ... یاد می کند. مولف ، خود، در چگونگی تنظیم و شیوه نگارشش چنین گفته است : [شرط ما دراین کتاب آن است که مجلسها سازیم در آیات قرآن برولا (" متوالی ) و در هر مجلسی سه نوبت سخن گوئیم :اولی پارسی ظاهر، بروجهی که هم اشارت بمعنی دارد و هم در عبارت ، غایت ایجاز بود. دیگر نوبت : تفسیر گوئیم و وجوه معانی و قراآت مشهوره و سبب نزول و بیان احکام و ذکراخبار و آثار و نوادر که تعلق به آیات دارد، و وجوه و نظایر و مایجری مجراه . بدیگر نوبت : رموز عارفان واشارات صوفیان و لطائف مذکران] 4 . نگاهی به ابعاد گوناگون[ کشف الاسرار] مولف بزرگواراین اثر گرانمایه ، بااطلاعات گسترده ای که ازابعاد گونه گون فرهنگ اسلامی داشته است ، تفسیرش رااز مباحث مختلفی آکنده است .او، به شان نزول آیات ، توجه شایسته ای دارد و دراین زمینه ،از نقل اقوال و گفتار مفسران پیشین خودداری نمی ورزد. قراآت مختلف در ذیل واژه ها نیز، گاهی مورد توجه است ، و نیزاستدلال بر ترجیح یکی از اقوال . به تبیین و تشریح واژه ها نیز، پرداخته شده است . او در تبیین ریشه واژه ها و مشتقات آنها و معانی لغات ، به دقت سخن می راند و برای استحکام مطلبی که برگزیده است ، به اشعار عرب استناد می جوید. وجوه گونه گون واژه ها را نشان داده و به معانی مجازی ، استعاری و کنائی واژه های آیات رسیدگی می کند. بحث و بررسی در جنبه های نحوی و صرفی آیات ، در حد لازم ، یکی دیگرازابعاداین تفسیراست . میبدی ، دراین راه حسن سلیقه را بکار برده و دراین مباحث ، بقدر لازم بسنده کرده است . جایگاه نقل در[کشف الاسرار] تکیه بر منقولات و دوری از کاوشهای عقلانی ، در بازیافت معانی آیات ، در تفسیر میبدی ، همه جا آشکاراست . وی دراین راه ، گاه به افراط می افتد و پذیرفتن تجسیم و دیگر عناوین ناصواب را در اعتقادات بر می تابد، مثل، در ذیل آیه[ الرحمن علی العرش استوی] ، گفتار خواجه عبدالله انصاری را بدینسان می آورد: [ استواء خداوند بر عرش ، در قرآن است و مر، بدین ایمان است . تاویل نجویم که تاویل دراین باب ، طغیان است . ظاهر قبول کنم و باطن تسلیم .این اعتقاد سنیان است و نادر یافته بجان پذیرفته طریقت ایشان است .ایمان من سمعی است . شرح من خبری است . معرفت من یافتنی است] 5 . در ذیل آیه[ ان الله لایستحیی ان یضرب مثلا]... در چگونگی[ استحیاء الاهی] می گوید: [ این صفت حیا وامثال این هر چه درست شود به نصوص کتاب و سنت ، واجب است بر بنده خدا که چون آن شنود یا خواند بر نام و صفت بایستد و زبان و دل از معنی آن خاموش دارد واز دریافت چگونگی آن نومید باشد که خرد را فرا دریافت آن ، به تکلف و تاویل راه نیست] 6 . درادامه گفتار، میبدی ، تعقل و تدبر در بازیافت معانی آیات را ناصواب شمرده واز آن منع می کند، و در جای دیگر تفسیر خود می گوید: [ مذهب اهل سنت واصحاب حدیث در چنین اخبار و آیات و صفات ، به ظاهر رفتن است و باطن تسلیم کردن واز تفکر در معانی آن دور بودن و تاویل نه نادن که تاویل راه بی راهان است و تسلیم شعاراهل سنه ایمان است] 7 . باری ظواهر آیات ،احادیث واقوال صحابه و گفتار مفسران پیشین در دیدگاه میبدی از جایگاه بسیار بلندی برخورداراست و وی در موارد اختلافی مستند و مرجع را فقط ظواهر و[ اخبار صحاح] و گفتار[ مفسران ثقات] می داند و بس .امااین که این اخبار، تا چه اندازه ای مقرون به صحت اند و آیا مفسران کهن همگان از عنوان[ ثقه] برخور دارند یا نه ، ما پیشتر به اجمال بدا نپرداخته ایم 8 .اینجا فقط یادآوری می کنیم که این نوع نگرش و بستن بال عقل و جلوگیری از پرواز درافقهای تازه و فراخنای اندیشه های بشری و بهره وری های شایسته ازاعماق قرآن ،از آثار جریان اشعریگری و جمود بر ظواهر، در جریانهای مختلف فرهنگ اسلامی است . آثار سوء و بازتاب ناهنجاراین اندیشه ، که هنوز نیز، در برخی از جراینها دیده می شود بسیار بوده و هست ، واینج، مجال تفصیل آن نیست . ولی باید بعنوان هشداری بر نسل هوشمند، مسلمان وانقلابی ، جریانهای مختلف فرهنگی ، خاستگاهه، روندها و پی آمدهای آنها تشریح گردد، و چنین پنداشته نشود که این اندیشه ها به[ زباله دان تاریخ] رفته اند، اگرازاسمشان خبری نیست رسمشان باقی است . اسرائیلیات در[ کشف الاسرار] تعبد خشک بر آثار نقلی واهمیت دادن بی حا برروایات تفسیری که آمیخته به وضع جعل است ، باعث شده است تا تفسیر [کشف الاسرار]از آمیختگی به احادیث مجعول واسرائیلیات در تاریخ پیامبران سلف ، مصون نماند. وی ، در داستان آدم و حو، همان اخبار مجعول را ردیف کرده و در چگونگی وسوسه شیطان نیز، آنچه رااز اسرائیلیات یاقته ، در تفسیرش بهم بافته و عرضه کرده است . میبدی ، در ذیل آیه 24 سوره[ ص] یاوه های روایت سازان یهودی را درباره پیامبر بزرگواری چون[ داوود] آورده و بااین که سخن علی[ ع] را که صریح در رداین حدیث مجعول است ، نقل کرده ، به دنباله داستان پرداخته ، بدون این که آن را نقد و رد کند 10 . ما بارها دراین سلسله مقالات ، خطر احادیث جعلی ، روایات ساخته ذهن دروغپردازان واسرائیلیات و نسرانیات را گوشزد کرده ایم و معتقدیم ، آنان که دست به تحقیق می زنند و پژوهشهایشان بر روایات و آثار پیشینیان استواراست ، باید دقت و وسواس علمی ، بااین آثار برخورد بکنند. متاسفانه ، کسانی هستند که چون آهنگ تالیف و نگارش می کنند بیشتر و پیشترازاستحکام اثر خود، به سریع عرضه کردن آن می اندیشند، و آنچه را عالمان در آثارشان آورده اند - بااین که با هیچ معیاری از معیارهای علمی و کلامی ، اعتقادی ، همسان نیست - دوباره نویسی کرده عرضه می کنند 11 . باری ،[ کشف الاسرار] دراین زمینه تا حدود زیادی ازاعتبار ساقط است .این سیر رااگر در صفحات دیگراین تفسیر نیزادامه دهیم ، در غالب موارد، با همین سهل انگاریها و تسامح های بی جا در نقل تاریخ پیامبران وانبیاء سلف و قصص قرآنی مواجه خواهیم بود. در همینجا اشاره کنیم که[ کشف الاسرار]از جهت تاریخی نیز، با توجه به این که در ذیل آیات ، حوادث تاریخی نیز، با توجه به این که در ذیل آیات ، حوادث تاریخی را عرضه کرده است قابل توجه است . وی در نوبت دوم تفسیر، داستانهای تاریخی نیز، با توجه به این که در ذیل آیات ، حوادث تاریخی را عرضه کرده است قابل توجه است . وی در نوبت دوم تفسیر، داستانهای تاریخی زمان پیامبر و حوادث حیات سیاسی اجتماعی آن حضرت را بعنوان سبب نزول آیات با تفصیل آورده است . ولی آنچه دراین بخش و بخشهای دیگر - چنانکه پس ازاین خواهیم گفت - همه چیز را تحت الشعاع قرار می دهد،انشای شیوا و زیب، نثر دل انگیز و جذاب میبدی است 12 . مباحث کلامی در[کشف الاسرار] بحثهای اعتقادی و کلامی میبدی ، یکی از جنبه های بسیار سودمند و ارزشمند[ کشف الاسرار]است .از جمع بندی مجموعه آنچه وی ، دراین باب ، اظهار نظر کرده است ، توان یافت که وی ، در مسائل عقیدتی ، بر شیوه [ اصحاب حدیث] 13 مشی می کرده است ، و لذا گاه تصریح می کند که سخن[ اهل تاویل] ، مبتنی براخبار و آثار نیست و برکاوشهای عقلانی استوار است ،ازاین روی ، عقایدشان باطل و آنان در گمراهی هستند 14 . و [ اصحاب حدیث] چون اندیشه ها و عقایدشان رااز[ اخبار صحاح] و[ آثار صحابه سلف] گرفته اند، بر صوابند واهل نجات 15 . مثل، درباب[ جبر واختیار] نظریه[ کسب] را می گزیند. گاهی برای خداوند[ جهت و مکان] ثابت می کند و دیگر گاه[ رویت خداوند] را ممکن می شمرد و بالاخره برای خداوند صورت ثابت می کند 16 . آقای دکتر محمد مهدی رکنی ، که سالهاست بااین تفسیر و نثر شیوا واستوار آن ، دمساز و همدم هستند واز جنبه های گونه گون ، درباره آن ، تحقیقاتی سامان داده اند 17 ، درارتباط با جنبه های کلامی آن چنین نوشته اند: میبدی ، در ذیل آیاتی که محل کلام بود، یا می توانست نقضی بر عقیده مخالفان باشد، به بسط مقال و بحث واستدلال می پردازد و با بیان روشنی ، صحت مبانی اعتقادی اهل سنت واصحاب حدیث رااز کتاب و سنت نشان می دهد و بطلان مذاهب دیگر را بر مبنای خود ثابت می کند. با وجود آن که در تحریف علم کلام قید شده که[ مسائل نقلی را به دلایل عقلی ثابت کنند]اما چون میبدی ازاصحاب حدیث است مبنای تشخیص حقایق را تنها منقولات و سماع می داند لذا در چنین مباحث نیز، به ظواهر آیات قرآن واخبار نبوی استشهاد می جوید و به استدلالهای عقلی نمی پردازد .18 بهرحال ، مباحث کلامی [کشف الاسرار] بسیارسودمنداست و برای کسانی که در ملل و نحل و نشاخت جریانهای مختلف فرهنگی در حوزه تفکراسلامی ، مشغول پژوهشند، منبعی ارزشمند و کارآمد تواند بود. یکی از محققان که برخی از مجلدات آن را تصحیح کرده اند،از جمله درباره این جنبه تفسیر چنین نوشته اند : [در مسائل کلامی ،او متمایل بکلام اشعری است ولی ،اقوال قدریان و اهل اعتزال را هم ذکر می کند و سپس به رد آن می پردازند. تنها دراین کتاب ، رد بر قدریان و معتزلیان دیده نمی شود، بلکه رد فلاسفه و زنادقه و جهمیه و دیگر فرق نیز، بچشم می خورد که برای کسانی که در ملل و نحل اهتمام می ورزند،این ایرادها سودمنداست] 19 . همانگونه که دربیان این محقق دیدیم میبدی ، متمایل به[ اشعریگری] است و به تعبیر دقیقتر که پیشتر آوردیم از[ اصحاب حدیث] است ، چرا که او گاهی دیدگاههای پذیرفته شده اشعریان را نیز نمی پذیرد و بر آنها خرده می گیرداز جمله می گوید: [ اشعریان گفتند: حروف در قرآن و غیرقرآن آفریده است و گفتند: کلام خداوند معنی است قائم بذات او بی حرف و بی صوت واین عقیده اهل سنت و اصحاب حدیث نیست ، واهل سنت را برایشان از آیات واخبار دلیلهای روشن است] 20 . مباحث فقهی در[کشف الاسرار] یکی دیگرازابعاد مختلف تفسیر میبدی ، جنبه های فقهی آن است . میبدی ، در آراء فقهی ، به مذهب شافعی گرایش دارد واقوال او را ترجیح می دهد.او در ذیل آیات مربوط به احکام ، بحثهای مستقلی دارد با عنوان[ فصل] که در آنها به تفصیل ازاحکام فقهی سخن گفته است ، مثل، در ذیل آیات قبله ، وارد بحث شده و می گوید: [بدانکه روی بقبله آوردن شرط درستی نمازاست و بگذاشتن قبله اندر نماز روا نیست . ...شافعی را دو قول است : یکی ،اصابت عین قبله فرض است یااصابت جهت ؟ واصابت جهت ظاهرتراست] 21 . آنگاه برای اثابت آن ، دلایلی را می آورد و در باب تقلید در ذیل آیه 170از سوره بقره ، وارد بحث شده و چونان یک فقیه ، به تفصیل پیرامون آن بحث کرده است . و در ذیل آیه 100از سوره نساء، به تفصیل وارد بحث[ قصر درسفر] شده ،اقوال مختلف را آورده و به ارزیابی آنها پرداخته است 23 . چنانکه گفتیم اینگونه مباحث در ذیل تمامی آیات مربوط به احکام ، به تفصیل یااجمال آمده است واز جهت اطلاع ، براقوال و فتاوی فقهاء، سودمند تواند بود 24 . جلوه های تشیع در[ کشف الاسرار] 25 یکی از جنبه های جالب و قابل توجه تفسیر میبدی ، توجه وی به فضایل علی[ ع] و یاد کرد اخبار واحادیث آن بزرگوار و فرزندان گرامیش می باشد.از جای جای این تفسیراظهار علاقه و شیفتگی میبدی به مولی الموحدین را توان یافت ، در ذیل آیه 96از سوره مریم ،از پیامبر[ص] نقل می کند که فرمود: چون الله ، تعالی ، بنده ای را دوست دارد بجبرئیل خطاب کند که من فلان را دوست می دارم شما آه اهل آسمانیداو را دوست دارید،اهل آسمانها او را دوست دارند. آنکه در زمین محبت وی در دل خلق افکند تا زمینیان او را دوست دارند و در بغض همچنین براء عازب گفت که : پیغامبر[ص] علی[ ع] را گفت:[ یا علی قل اللهم اجعل لی عند عهدا و ی صدور المومنین و دا. فانزل الله تعالی هذه الایه] . آنگاه میبدی ، پس از نقل این جریان ، بعنوان شان نزول آیه می گوید: [ فما من مومن الا و یحب علیا]. بدینسان دوستی علی[ ع] ، و مهرورزی به آن حضرت را لازمه ایمان می داند و می گوید: آن که مومن است علی[ ع] را دوست می دارد. خوشبختانه ، مجموعه این قسمتهای تفسیر در مقاله ای دراز دامن گرد آمده و با مقدمه و توضیحاتی سودمند، در یادنامه علامه امینی ، به چاپ رسیده است ، که خوانندگا را بدانجاارجاع می دهیم .اینک ، یک حدیث ازاین مجموعه را که با عباراتی زیب، ذیل آیه مباهله آمده است نقل می کنیم : [مصطفی گفت : آتش آمده ، بر هواایستاده ،اگرایشان مباهلت کردندی در همه روی زمین ازایشان یکی نماندی واصحاب مباهله پینج کس بودند: مصطفی و زهرا و مرتضی و حسن و حسین . آن ساعت که به صحرا شدند، رسول ایشان را با پناه خود گرفت و گلیم برایشان پوشانید و گفت:[ اللهم ان هولاءاهلی] جبرئیل آمد و گفت:[ یا محمد وانا من اهلکم ؟] چه باشد یا محمداگر مرا بپذیری و در شماراهل بیت خویش آری ؟ رسول گفت : [یا جبرئیل وانت منا]. آنگه جبرئیل بازگشت و در آسمانها می نازید و فخر می کرد، و می گفت:[ من مثلی ؟ وانا فی السماء طاووس الملائکه و فی الارض من اهل بیت محمد]، یعنی چون من کیست ؟ که در آسمانها رئیس فرستگانم و در زمین اهل بین محمد خاتم پیغامبرانم] 26 . بااینهمه نباید فراموش کرد، که میبدی نیز، گاهی از سر غفلت و یا قرار گرفتن در تور نامرئی توطئه گران و فضیلت زدایان و بدعت گستران ، به راهی می رود که بسیاری از محدثان ، مفسران و مورخان درانکار، یا تردید، یا تشریک در فضایل رفته اند. در مطالعه زندگانی ائمه بویژه علی[ ع] توجه به این نکته ، بسیار رهگشا تواند بود. بسیاری از کسان که عنوان محدث ، مفسر و یا مورخ را داشتند، با تهدید و یا تطمیع از سر ترس و یا سرسپردگیهای پلید دنیوی ،از یکسو به انکارارزشها و والائیهای علی[ ع] و فرزندانش می پرداختند واگر گسترش فضیلت و عظمت جایگاه ،افکار را بر نمی تابید، از دیگر سو به ترید در آن می نگریستند و چون این را نیز میسر نمی دیدند سعی می کردند بگونه ای ، دیگران را نیز در آن وادی درآورند، تا آنان نیز،ازاین[ نمد کلاهی داشته باشند]. میبدی در تفسیر آیه 55 سوره مائده ، که منکران فضایل علی[ ع] با تمسک به واژه های جمع [آمنو]،[ یقیمون] ،[ یوتون] و[ راکعون] به انکار نزول آن درباره علی[ ع] پرداخته اند 27 ، بعداز نقل شان نزول ، در جواب ازاین اشکال می گوید [و براین وجه آیت از روی لفظ اگر چه عام است ،از روی معنی خاص است که مومنان را بر عموم گفت و علی بدان مخصوص است] 28 . اما پس ازاین واعتراف به نزول آن درباره علی[ ع] و جواب از اشکال ، می گوید: [و روا باشد که بر عموم برانند]. و بدینسان میبدی ، آهنگ آن دارد که آیه را در ضمن اعتراف به نزولش درباره علی(ع) [ بر عموم براند] و دیگران را نیزازاین بهره ای آفریند. اینک که سخن بدینجا رسید، خوب است به یک واقعه تاریخی نیز، در جریان نگارش آثار درباره علی[ ع] اشاره کنیم ، که برای این موضوع سودمند و پندآموز خواهد بود. طبری پس ازاین که ، واقعه غدیر را در تاریخش مسکوت می گذارد، بالاخره برکتمان این واقعه مهم دینی آرام نمی یابد و کتابی مستقل به نام[ الولایه فی طرق حدیث الغدیر] درباره این ماجرای مهم اسلامی واسناد حدیث آن ، تالیف می کند.اما بعد چه می شود؟ ملک اشعراء بهار، درباره نگارش این اثر پی آمدهای آن چنین می نویسد: طبری بی اندازه از تهمت رفض بیم داشته است . معذلک روزی می شنود که مردی از شیوخ اهل سنت بر ضد حدیث[ غدیرخم] در فضیلت علی بن ابیطالب ، علیه السلام ، سخن می گوید. محمد بن حریر، علیرغم وی ، مجلس درسی در تایید واثبات[ غدیرخم] بر پا کرد و سخنانی در فضایل علی ، علیه السلام ، آغاز نمود. ولی هنوز تمام نشده ، مقتضی دید کتابی هم در فضایل شیخین بنویسد، و آن را در دست داشت که باز ناچار شد تا کتابی هم در فضیلت عباسی ، جد بنی العباس تحریر کند، نتیجه این شد که هر سه کتاب ناتمام ماند . 29 یعنی در آن فضای مسموم[ عباسیان] اگر مورخی هم مانند طبری ، بخواهد سخن حقی بگوید و فضیلتی راستین بپراکند ناچار می شود تا چیزهای دیگری نیز بگوید.اینگونه حوادث در تاریخ ، در تاییده، تکذیبها و به اصطلاح در[ مناقب ، مثالب] بسیار قابل توجه است . باری ، سخن درباره برخی از ناروائیهائی بود که در[ کشف الاسرار] راه یافته است . برای عرضه موارد بیشتری فرصتی دیگر باید 30 . عرفان در[ کشف الاسرار] گفتیم ، میبدی تفسیرش را در سه نوبت نگاشته است ، که نوبت سوم آن به تعبیر وی ،[ برلسان اهل اشارت و بر ذوق جوانمردان طریقت] 31است . این بخس براستی گفته یکی از محققان : گلگشتی است جانفزااز ذوق و کلام و حال واحوال عارفان و مشایخ . دریائی است آرام که آسمان زیبای اندیشه عرفان را در آیینه زلال خویش می نماید و در ژرفای آن دردانه های شعر و شعور موج می زند 32 . این بخش از بشخهای سه گانه تفسیر میبدی ، یکسر مطالب ذوقی و عرفانی است . مولف دراین بخش ،اقوال بسیاری از عارفان ، بویژه خواجه عبدالله انصاری با به مناسبتهای مختلف آورده ، واز عرفان و مبادی آن ، سیر و سلوک ، منازل سیرالی الله ، توشه راه ، باید و بنایدهای سالک و دیگر مسائل سخن گفته است . روش میبدی در[ النوبه الثالثه] براین است که یکی از آیاتی را که قبلا ترجمه کرده و براساس شیوه دیگر مفسران به تفسیر آن پرداخته و مضمونش همگون با دریافتهای عرفانی اوست ، بر می گزیند و با توجهات صوفیانه و ذوقی به نثری مسجع و موزون دراطرافش قلم فرسایی می کند. گیراترین ، دلکش ترین ، بخش تفسیر میبدی[ نوبت سوم] آن است ، که مطالب طوق پسند، لطیف و شیرین بدیع را در جملاتی خوش آهنگ و بلیغ بااشعاری از سرایندگان ، بویژه سنائی و سخنانی از صوفیان مخصوصا خواجه عبدالله انصاری هم آمیخته و آنچنان چیده و ردیف کرده که خواننده و به وجد می آورد.اینک یکی از قطعات عرفانی آن را می آوردیم : گفته اند: صاحب دل چهار کسند: زاهداست ، دل او به شوق خسته ، خائف است ، دل او با شک شسته ، مرید است ، دل او به خدمت کمر بسته ، محب است دل وی به حضرت پیوسته . به داوود پیامبر، وحی آمد که:[ یا داوود طهرلی بیتااسکنه] ، یا داوود خانه ای که میدان مواصلت ما را شاید پاک کن واز غیر م، با ما پرداز. داوود گفت : خداوندا و آن کدام خانه است که جلال و عظمت ترا شاید؟ گفت : دل بنده مومن[ یاداوودانا عندالقلوب المحومه] . هر کجا خرمن سوخته ای بینی در راه جست و جوی ما که سوز عشق ما را می جوید آنجاش نشان ده که خرگاه قدس ماجز فنای دل سوختگان نزنند. دل بنده مومن خزینه بازار ماست ، منزلگاه کلام ماست ، محراب وصال ماست ، خیمه اشتیاق ماست ، مستقر کلام ماست ، گنج خانه اسرار ماست ، معدن دیدار ماست ، هر چیزی که بسوزند بی قیمت گردد و دل که بسوزد قیمت گیرد 33 . وی ، دراین بخش از تفسیر متعارف پافراتر نهاده واز وادی تفسیر معمول به روش مفسران بیرون رفته و با جداسازی این بخش از بخشهای دیگر، عملا مرز بین تفسیر و تاویل را بازشناسانده است توضیح این که ابوالفضل میبدی - که ازاهل سنت واصحاب حدیث است - تفسیر را موقوف به سماع واخذاز گفتار رسول اکرم و مفسران پیشین می داند،اما تاویل را - که حمل آیه است بر آن معنی که پذیراست به شرط موافقت با کتاب و سنت - بر علما ممنوع نمی داند. 34 [لذا گاه در نبوت سوم چون شاعری خیال انگیز یا نویسنده ای آزاداندیش - نه محدثی اشعری مذهب و تنگ نظر - واردات قلبی و دریافتهای لطیف خود رااز سخن خداوند شرح می دهد و بیانی گرم و شیوا دارد. ولی خالی از تاویلات بعید و 35توجیهات با رد نیز نمی باشد] این بخش از تفسیر میبدی مطالب دلپذیر فراوانی دارد. زیبائیهای لفظی ، داستانهای شیرین ، تعبیرات بلند و ترکیبات کارآمد در نگارش ، بسیار دارد. آقای دکتر مهدی محقق ، در ضمن معرفی تفسیراز جمله نوشته اند: [ در نوبت سوم مطالب شیرین و دلپذیر و داستانهای اخلاقی فراوان آورده است که سخت ترین دلها را نرم می کند و آدمی ، هنگام مطالعه آن ، خود را فراموش می کند. این داستانهای جذاب و حکایات جالب که در نوبت سوم آمده اگر گردآوری شود خود، مجموعه نفیسی از حکمت و عرفان عملی خواهد بود و برای آنان که با آثار مولوی و حافظ عطار دمسازند و بااصطلاحات عرفانی آشنایند کاملا آشکاراست که این گونه داستانهای و مطالب چقدر دلپذیر و روح بخش می باشد] 36 . وافزون بر آنچه یاد شداین بخش نشانگر قدرت قلم ، لطافت ذوق ، حسن سلیقه و تسلط شگرف میبدی بر آیات واخبار و مباحث تصوف و سخنان مشایخ است .اما لازم به یادآوری است که این بخش از تفسیر میبدی را نباید یکسر تفسیر دانست و بی گمان ، بسیاری از آنچه در نوبت سوم آمده است از دیدگاه م، مثل بسیاری از تاویلات صوفیان ،ازارزش تفسیری برخوردار نیست . شیوه نگارش و نثر فارسی [کشف الاسرار] آنچه تفسیر میبدی را در میان تفاسیر دیگرازاهمیت ویژه ای برخوردار ساخته است ، نثراستوار با جمله های مسجع روان ، و قلمفرسائی های[ النوبه الثالثه] اوست . گواین که نوبت اول کتاب نیز، از لحاظ دقت و در ترجمه و برابرهای سلیس و زیبای فارسی در مقابل واژه ها و ترکیبات و تعبیرات ، شایان توجه است .اما در بخش سوم است که زلف ، خود را در آن از قید آیات ، آزاد می نگرد، عنان قلم را رها می کند و نثری بس شورانگیز پدید می ورد. یکی از محققان ، درباره ارزش ادبیآن چنین نوشته اند: این کتاب ، گنجینه گرانبهائی از لغات ،امثال و تشبیهات و تعبیرات فارسی است ، ... واگر روزی فرا رسید که لغات قرآنی این تفسیر و معانی فارسی آن ، بصورت فرهنگی در آید، آن کتاب فرهنگ از کتب نفیس و ارزشمند لغت خواهد بود، و در ضمن این نتیجه گرفته می شود که زبان فارسی بحدی توانا و مایه وراست که برای هر نوع معنی ، لغتی سزاوار که رساننده آن معنا باشد دارد. خاصه آن که ترکیب در زبان فارسی باعث شده که هر معنی و مفهومی را بتوان برای آن لغت ساخت .. و نیز، لغات و ترکیبات فارسی که دراین کتاب بکار رفته ،اگر جمع آوری گردد و موارد استعمال آن تفحص و بررسی گردد، بسرمایه لغوی زبان فارسی افزوده می شود... آنان که بکار دستور زبان می پردازند،این کتاب ، منبع سرشاری برای آنان خواهد بود، زیر، خصایص صرفی و نحوی آن ، لاتعد ولاتحصی است و همچنین برای سبک شناسی که در زبان فراسی فنی نوین است و در تکمیل آن نیازمند به ماخذه و منابع بسیاری از نظم و نثر فارسی هستیم این کتاب بسیار مفیداست ، زیرا به نکات سبکی برخورد می کنیم که نظیر آن را در کتب انگشت شماری مانند:[ تاریخ بیهقی] و[ تذکره الاولیاء]، شیخ عطار مگر بتوانیم بیابیم37 یکی دیگراز صاحب نظران درارزش ادبی آن ، چنین نوشته است : [کشف الاسرار،از نظرادبی نیز، کتابی پرمایه وارزشمنداست ، و مرجعی غنی و مفید برای محققان در زمینه ادبیات فارسی می باشد، زیرا هم نشانه های سبک مرسل قدیم را - بویژه در خصایص صرفی - در بر دارد و هم قطعاتی شیوا و زیبااز نثر مزین و مصنوع را متضمن است . در حالی که قدرت قلم واستواری انشای میبدی در هر دو مورد جذابیت و لطفی به آن بخشیده غنای لغوی و واژگان وسیع نویسنده نیز،از مزایای مهم این تفسیر به شمار می رود.امااز نظر سبک ، خصایصی که بر شمردیم و شیوه نگارش دوگانه ای که استادانه در آن بکار رفته ، سبک کشف الاسرار را بینابین مرسل و مصنوع قرار می دهد و حالت تطور و تکامل نثر فارسی را در قرن ششم آشکار می سازد] 38 . سخن دراین جنبه از[ تفسیر] دراین مختصر نمی گنجد.ازاین روی ، خوانندگان را به تحقیقات و پژوهشهای محققان ارجاع می دهیم 39 ، و گفتگو را پیرامون تفسیر[ کشف الاسرار] بااشاره به کارهای انجام شده درباره آن به پایان می بریم . .کشف الاسرار و عده الابرار، معروف به تفسیر خواجه عبدالله انصاری تالیف ابوالفضل رشیدالدین المیبدی ، به سعی اهتمام : علی اصغر حکمت ، ج /01/1 2.شیخ الاسلام ، عبدالله الانصاری الهروی ، مبادثه و آراوه الکلامیه والروحیه ، تالیف دکتر محمدسعید عبدالمجید، سعیدالافعالی .100. 3. ابواسماعیل عبدالله پسرابومنصور محمدانصاری هروی در غروب روز جمعه شعبان 396 هجری قمری در کهندز هرات از مادری که اهل بلخ بود تولد یافت . خوانواده اش نسب به ابوایوب خالد بن یزیدانصاری ، صحابی معروف پیامبر، می رساند. خواجه عبدالله هنوز کودکی بیش نبود که به تحصیل می پردازد و دیری نمی پاید که در میان نزدیکان خود می درخشد. وی ، به یمن حافظه قوی در کسب مقدمات و حفظ قرآن واشعار عربی امتیازی می یابد. خواجه عبدالله ، برای ادامه تحصیل و تعمیق یافته هایش ، به هجرتهائی نیز، دست می زند از جمله به نیشابور. زندگی وی ، آمیخته است با حادثه های تلخ و شیرین . تلاش او دریافتن ، گفتن و نوشتن ستودنی است . برخی از آثار روی ،از جمله منازل السائرین به شدت مورد توجه واقع شده ، در میان حوزه ها متن درسی قرار گرفته و بسیاری بر آن شرح نوشته اند (کشف الظنون ، ج 2.1829.) خواجه عبدالله انصاری ، که شیخ الاسلام لقب گرفته و مریدان بسیاری در هرات بهم زده بود، در پایان عمر نابینا گردید، و روز جمعه 22 ذی الحجه سال 481 هجری قمری به سن 85 سالگی در گذشت و در گازگاه (ده کیلومتری هرات ) به خاک سپرده شد . رک : الذیل علی طبقات الحنابله ، ج ،64.1 حبیب السیر، ج 2.314، الذریعه ، ،305.9 ریاض العارفین ، ،37.ریحانه الادب ، ج 2.168، مجمع الفصاء، ج ،65.1 مجمل فصیحی ، ج 2.198 و ،11 نفحات الانس ، ،321. هدایه الاحباب ، ،128. الاعلام ، ج 4.122، مقدمه سخنان پیرهرات و نیز کتاب شیخ الاسلام.. که پیشتراز آن یاد کردیم واثری است مفصل و سودمند درباره زندگانی آثار وافکار خواجه عبدالله . 4. کشف الاسرار ج /01/1 5. همان مدرک ، ج 6.111. 6. همان مدرک ، ج 1.127. 7. همان مدرک ، .557. 8. مجله حوزه ، شماره 16.76، شماره 24.44.8 9.کشف الاسرار، ج 1.149 و برای نقداین اخبار رک : تفسیرابن کثیر، ج 1.83 و المیزان ، ج 1.140. 10. کشف الاسرار، ج 8.335 به بعد و برای نقد آن رک : البیان ، ج 8.506، المیزان ، ج 17.198 و محاسن التاویل ، ج 14.156. 11. در قصص انبیاء و داستان پیامبران ، دراین زمینه مراجعه کنید به : داستان پیامبران در کلیات شمس ، ج 1.132، 252، 337 و ...این اثر در دو بخش تنظیم بافته بخش اول نگارش داستان و بخش دوم تفسیر عرفانی آن . در بخش اول آنچه ازاسرائیلیات در منابع کهن مل قصص الانبیاء، تفسیر معروف به ترجمه تفسیر طبری ، کشف الاسرار و ... آمده ، بدون هیچ نقد و تحلیل آورده است . ما پیشتر گفته ایم آنچه معروف به ترجمه تفسیر طبری است ربطی به تفسیر طبری ندارد و دلایل و شواهد را به اختصار آنجا آورده ایم .اینک اضافه می کنیم ، چنانکه در آن مقاله گفته ایم . (شماره 24.46)، طبری ذبیح را در داستان ابراهیم ، اسحاق می داند در حالی که در آنچه معروف به ترجمه آن است ، ذبیح را دراسماعیل شناخته شده است و نه اسحاق (ج 6.1533). 12لطایفی از قرآن کریم ،.4749. 13 اصحاب حدیث در مقابل اصحاب رای ، به کسانی اطلاق می شده است که در همه اصول اعتقادی ، قائل به سمع و متکی به نقل بودند و معارف بشری را منوط به تعلم و تلقی ازانبیاء می دانستند ( الملل والنجل ، ج 1.206، توضیح الملل ، ج 1.283 و لطایفی از قرآن کریم .32.) 14کشف الاسرار، ج 5.307، ج 6.111 و ج 3.168. 15 همان مدرک ، ج 5.307. 16 همان مدرک ، ج 6.128، ج 3.446،727،ج 2.13 و ... 17. بخشهائی از پروژهشهای آقای رکنی در زمینه کشف الاسرار، نشر یافته است : جلوه های تشیع در تفسیر کشف الاسرار، نشر یافته است : جلوه های تشیع در تفسیر کشف الاسرار، نشر یافته است : جلوه های تشیع در تفسیر کشف الاسرار ،یادنامه علامه امینی ، ،163 - 230.دریافت عرفانی میبدی از قرآن در مجموعه سخنرانیهای دومین کنگره تحقیقات ایرانی ، ج ،264.2 لطائفی از قرآن کریم که دارای دو بخش است : بخش اول معرفی تفسیر و شیوه نگارش آن و بخش دوم گزیده هائی از نوبت سوم ما دراین نوشته ،از نگاشته سودمندایشان بهره برده ایم . 18. لطائفی از قرآن کریم ،.48. 19. مجله یغم، 12.521. 20. کشف الاسرار، ج 8.486 و507. 21. همان مدرک ، ج 1/400 22.همان مدرک ، ج 1/452 23.همان مدرک ، ج 1/456 24.لطائفی از قرآن کریم ،.32و46 مولف ضمن بحث از چگونگیهای مباحث فقهی مولف و مذهب فقهی وی ، فهرستی از مباحث فقهی کشف الاسرار راارائه داده است . 25. عنوان مقاله ای است مفصل و بسیار سودمند،از آقای دکتر مهدی رکنی که پیشتراز آن یاد کردیم . وی دراین مقاله بجزاستخراج این مباحث ، توضیحاتی بر متن افزوده و در نقد واصلاح و گاه ارائه منابع دیگر، مطالبی آورده اند که بسیار مفیداست . 26 کشف الاسرار، ج 2.151152. 27. الغدیر، ج ،156.2 احقاق الحق ، ج 2.399، الصراط المستقیم ، ج ،259.1 دلائل الصدق ج ،44.2 المراجات ، تحقیق و تعلیق حسین الرضی .229 و 137،از مستدرک آن و ... در آثار یاد شده به اشکالات متعددی که بر متن آیه در صورت اعتقاد به نزول آن درباره علی ع وارد آورده اند پاسخ گفته شده و در الغدیر و احقاق الحق و المراجعات و بویژه در مستدرک المراجعات . منابع بسیاری ازاهل سنت نشان داده شده است که این آیه درباره علی ع دانسته اند. 28. کشف الاسرار، ج 3.152. 29. بهار وادب فارسی ، ج 2.88 به نقل از حماسه غدیر،.33. 30. برای اطلاع از برخی موارد آن رک : یادنامه علامه امینی ،.224، 213، 216 و ... 31. کشف الاسرار، ج 10.530. 32. گزیده کشف الاسرار.22. 33.کشف الاسرار ج 4.3736. برای اطلاع بیشتر رک : سخنرانیهای اولین کنگره تحقیقات ایرانی ، ج 2.295 - 264، مقاله سودمند و مفید دریافت عرفانی میبدی از قرآن . 34کشف الاسرار، ج 2.20. 35سخنرانیهای دومین کنگره ، ج 2.369. 36مجله یغم، سال 12.522.
نظرات کاربران
مینو تقی خانی - 1402/7/17
سلام.کاش ممکن بود pdfتنها سک سورا مثلا"قلم68"و حتی آیه مثلا"وان یکاد...51"قابل downloadبود.تشکر
سلام.کاش ممکن بود pdfتنها سک سورا مثلا"قلم68"و حتی آیه مثلا"وان یکاد...51"قابل downloadبود.تشکر