کتاب فصل اطلسی ها - مجموعه رباعی باعی مجلس بزرگان شعر است، بزرگانی که شعر را پشت سر گذاشتهاند و به شعور مطلق دستیافتهاند، و شعور مطلق یعنی علم و سکوت. پس کدام سکوت است که شاعرانهتر از رباعی باشد برای بیان! رباعی کوتاهترین قالب شعر فارسی است که همواره برای بیان اندیشههای ناب از آن استفادهشده، پس دلیلی ندارد بیش ازآنچه هست باشد که گفتهاند: در خانه اگر کس است یک حرف بس است. رباعی کوچک است اما کم نیست، مشروط بر آنکه برخاسته از اندیشهای ژرف باشد چنانکه خیام و ابوسعید رباعی سرودند. برخلاف آنچه از رباعی در حافظهی ادبی ما است، امروز رباعی فقط دو بیت شعر است و دیگر نشانی از عالمانگی و چونوچرای فلسفی، عرفانی رباعیات قدما در آن دیده نمیشود و دلیل ماهیتی از آن سلب شده، برای مثال در دورهی حاضر تنها تفاوت رباعی و غزل در وزن آنهاست و این برخلاف اصول شکلگیری قوالب شعری است. رباعی امروز ما از اصل دورافتاده و مجموعه فصل اطلسیها اثر جناب آقای احمدرضا قدیریان نیز نمایندهی رباعی امروز است و فرزندان این مجموعه در اکثر موارد از اجداد خود نشانی جز وزن ندارند و تقریباً خالی از عناصر درونی و ماهیتی رباعی هستند و از تمام آنچه برایشان مهیا بوده بهظاهر بسنده کردهاند. در دوران ما نمونههای موفقتر رباعی متشکل از سه مصرع گزاره هستند که به مصرع چهارم که نتیجه و حامل ضربهی نهایی است ختم میشوند، اما در مجموعهی مذکور از همین امکان نیز آنچنان استفادهای نشده و غالباً تمام آنچه بندهای رباعی را به هم پیوند داده ردیف و قافیه است نه محتوا و موضوع. در عموم شعرهای این مجموعه ضعف تألیف مشهود است و آنچه در ذهن شاعر شکلگرفته بهدرستی بر کاغذ انتقال داده نشده و همین امر باعث شده فضای این مجموعه بهشدت انتزاعی و غیرملموس باشد همچنین این کتاب نمایندهی اندیشهی آفریدگار خود نیست و تناقض آرا و عدم وحدت تفکر سبب شده تا نتوان قائل به آن بود که شاعر هدف معینی از سرایش رباعی داشته و به ذهن میرسد که فقط از سر شاعری دست به انتخاب این قالبزده بدون آنکه موفق شود ذهن مخاطب را به چالش بکشد. اما نکتهی مثبتی که در این مجموعه وجود دارد این است که حتی اگر شاعر آن را نشناسیم بامطالعهی آن میتوان فهمید شاعر اهل کدام قسمت از کشور است، متأسفانه امروزه با گسترش ارتباطات، آثار تمام شاعران تا حدود بسیاری شبیه به هم شدهاند و فرقی بین شعری که در غرب سروده شده با شعری که در شرق سروده شده نیست و اهمیت کار جناب قدیریان در آن است که بهخوبی از عناصر زیستبوم خود در شعرش استفاده کرده و نشان داده که هر شاعری چگونه باید مانند خودش زندگی کند و نمایندهی جامعهی خود باشد. زال* از دامن رودابه جدایش کرده با غربت کوه آشنایش کرده این زال سپیدموی برف است که ابر بر دامن البرز رهایش کرده