کتاب دعوا سر اولویت است نوشتهٔ سید علیاصغر علوی (پژوهشگر دینی) است. این کتاب را انتشارات سدید منتشر کرده است. این اولویتهاست که زندگی را میسازد. اشاراتی کوتاه از کربلا برای مدیریت بهتر زندگی در زمان جاری. مدیریت یعنی تصمیمگیری و این اولویتهاست که تصمیم سازند و در این میان کربلا بهترین موردکاوی. راز «هل من ناصر» امام را باید فهمید و اینجا بهترین مکان است برای گرفتن جواب مسائل امروز. انتخابها در گرو اولویتهاست که معنا مییابد به روایت مصادیق زندههای از کربلا. در زندگی اصولاً دعوا سر اولویت است. «دعوا سر اولویت است» ضربالمثل اهالی سال 61 هجری است. ضربالمثلی که هیچوقت کهنه نمیشود. زبان دل آنها که رسیدند و آنها که نرسیدند.
کتاب «دعوا سر اولویت است» نوشته سید علیاصغر علوی از جمله آثار عاشورایی زیر خیمه حسین است که در واقع درسهایی است که این استاد از حادثه عاشورا برداشته نمودهاند. در این کتاب ایشان با مرور حوادث مرتبط با واقعه کربلا تلاش داشتهاند نشان دهند سعادتمندان این امتحان بزرگ کسانی بودند که در تشخیص اولویتها درست عمل کردند و فهمیدند در هنگام یاری خواستن امامزمان همه امور از زن و زندگی و موقعیت اجتماعی به کنار گذاشته میشوند و وظیفه اصلی انسان حمایت از ولی زمانه است. از سوی دیگر زمانی که به عمر سعد و دیگر افراد شکستخورده در این آزمون دقت میکنیم متوجه میشویم که همه آنها چیزی را بر امام خود ترجیح دادند و بهخاطر هوای نفس یا عدم بصیرت در تشخیص اولویت اصلی دچار اشتباه گشتهاند.
این کتاب را به تمام علاقهمندان شناخت راه امام حسین (ع) پیشنهاد میکنیم.
«کسی که اولویتش حسین شد، دیگر بههیچوجه از این قصه جدا نخواهد شد،
حتی اگر حسین بگوید! یک مخالفت خوب با ارباب!
شب عاشورا فرمود: «... أَلَا وَ إِنِّی قَدْ أَذِنْتُ لَکمْ فَانْطَلِقُوا أَنْتُمْ فِی حِلٍّ لَیسَ عَلَیکمْ مِنِّی ذِمَامٌ هَذَا اللَّیلُ قَدْ غَشِیکمْ فَاتَّخِذُوهُ جَمَلًا»
همه برایشان مهم بود، بلند شدند و گفتند که اولویت دیگری جز حسین نداریم! وقتی امام به آنها اذن رفتن داد:
«بهتر از شما و نه اهلبیتی برتر و نیکوکارتر از اهلبیتم نمیبینم، خداوندا از من به شما پاداش نیکو دهد. این شب است که سیاهی و تاریکی آن شما را فراگرفته، پس آن را چون شتر رهواری گرفته و هر یک از شما دست یکی از اهلبیتم را گرفته و در این تاریکی شب، پراکنده شده از صحنه بیرون شتابید و مرا با دشمن واگذارید، چه آنان جز مرا نخواهند» .
نگارنده در بخشی از «مقدمه» آورده است: چه کسی از محبت امام حسین بیبهره است؟ کدام دل است که با نام حسین نلرزد و با دیدن پرچمش به سمت آن تمایل پیدا نکند؟ هیچکس! چه کسی کار برای امام حسین را بد میداند؟ هیچکس! اما چرا خیلی از وقتها «این جبهه نیرو ندارد»؟ دعوا سر اولویت است. البته مشکل از «کارکردن برای امام حسین» فراتر است. اینجا مسئلۀ اصلی و کلیدی، نفس «کار» است و اینکه چرا کارها یا انجام نمیشود و یا اگر انجام شود استمرار ندارد؟ و در این میان کربلا بهترین مکان برای جواب گرفتن؛ چراکه در کار برای امام حسین کسی شک و شبهه ندارد. اما در اینجا هم…!
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir