کتاب بانوی تراز در گفتمان امام خمینی (ره) و امام خامنه ای (مد ظله العالی) در مقدمه این کتاب آمده است: مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَکَرٍ أوْ اُنْثی وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاةً طَیِّبَةً وَ لَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما کانُوا یَعْمَلُون( سورهی نحل، آیهی97) خداوند عزیز انسان را از دو جنس آفرید مرد و زن. و این دو، هزاران سال است که با هم زیست میکنند. از همان ابتدا برای این دو شئونی را قرار داد که در حیطهی خود ببالند. برای زن وظیفهی مادری و خواهری و دختری را در عرصهی خانواده و وظیفهی زنانگی را برای اجتماع و برای مرد نیز شئونی دیگر. تا آنجا که انسانها سرسپردهی پرودگارشان بودند هر کدام در حیطهی خود به تعالی میرسیدند. با دور شدن جوامع از آیین و فرامین الهی، زیباییهای ظاهری و روحی زن از یک سو و قدرت و تفوق طبیعی مرد او را بر آن داشت که زن را همچون کالا و ابزاری برای برطرف کردن نیازها و شهوات خود بداند. این ستم در همهی تمدنهای غیر دینی در همه جای زمین اتفاق افتاد. وقتی در عرصههای تمدنی این چنین بودهاست، چگونه است در سرزمینهای دور از تمدنی همچون جزیرة العرب؟در مکانی که زن به ارث میرسید و صرفا وسیلهای و ظرفی برای تولید نسل و تمشیت امور مردان بود. در اینجا بود که رحمت الهی باریدن گرفت و آیین اسلام به وسیلهی بهترین مخلوق الهی بر مردم عرضه شد و این خط بطلانی بود بر دوران ستمگری بر ریحانهی آفرینش. زن مطبخ نشین بیارزش به عرصههای تعالی قدم گذاشت و مراحل ترقّی را طی کرد که فاطمه زهراسلام الله علیها قلهنشین آن است و از پی او بانوان بزرگوار دیگری آمدند که بسیاری از آنان یا در رتبهی مردان موفق عالم قرار گرفتند و یا از بسیاری از مردان پیشی گرفتند. در فرهنگ اسلامی خبری از رقابت کودکانهی بین دو جنس یافت نمیشد و این دو به عنوان دو صنف جامعه هر کدام شأنی و وظیفهای را برعهده گرفتند. وقتی که جهان اسلام در این فرهیختگی خود میبالید دنیای غرب که نشخوارگر فرهنگ منحط یونانی بود باز در ورطهی نگاه ابزاری به زن غرق میشد. و حتی انقلابهای صنعتی و فکری اروپا نیز مشکلی را حل نکرد و مقام زن را به افول بیشتری کشاند و او بیش از پیش به ابزار شهوترانی تبدیل شد. نهضت حمایت از حقوق زنان نیز کار را سختتر کرد رابطهی بین زن و مرد را به رابطهی دو جنگجو تبدیل کرد که در این جنگ پیروزی وجود نداشت. از بین رفتن خانواده، قاچاق زنان، کودکان بی سرپرست و… همه از نتایج اقدامات تفریطی و افراطی غرب نسبت به زن بود و هست. در ایران قبل از انقلاب نیز شاهان مستبد با تقلید کورکورانه از غرب و مظاهر آن، برخی از زنان را از مبانی اسلامی دور کردند و اگر نبود که این مسیر با انقلاب اسلامی و بیداری ملت به راه اسلام بازگشت معلوم نبود چه بر سر زنان و خانوادههای ایرانی میآمد. انقلاب اسلامی با دم مسیحایی امام خمینی رحمهالله زنان را به جایگاه آرمانی خود بازگرداند و افق آیندهی مترقی همراه با معنویت و علم را در برابر آنان گشود. پس از او نیز خلف صالحش امام خامنهای دامظله به تبیین نظری مقام زن در اسلام پرداخت و در عرصهی عمل نیز قوای نظام را به انجام اقدامات عملی در راستای رسیدن زن به کرامت حقیقی خود ملزم نمود. زن ایرانی مسلمان با الگو گرفتن از فاطمهی زهرا و زینب کبری سلامالله علیهما خود را به جایی رساند که قلل مرتفع را در عرصههای مختلف معنوی، علمی، اجتماعی، سیاسی، ورزشی و… به زیر پا نهاد و خود به الگوی زنان آزادهی جهان تبدیل شد و عملا بر همگان اثبات کرد که آموزههای اسلام بهترین راهکار برای رسیدن زن به خوشبختی واقعی خود است. در این فضا هم جایگاه مرد معلوم است و هم جایگاه زن. خانواده تحکیم یافت و امنیت روانی اقشار جامعه تامین گردید. و البته هر چه که جامعه به اسلام نزدیکتر شد شیرینی بیشتری از خوشبختی و آرامش را در خود یافت. از آنجا که طی این طریق جز با رهبری خضر حاصل نشود لازم است که همگان اعم از زنان و مردان گوش به سخنان ایشان بسپارند و نقشهی راه را از ایشان اخذ کنند. اثر زیر به منظور سهولت یافتن کار علاقمندان به بهرهمندی از بیانات ایشان تدوین شدهاست و تلاش شدهاست که با دستهبندی روان و قابل استفاده برای همگان، راه رسیدن به اهداف عالی این نهضت در ایران و جهان فراهم گردد. این اثر در نوع خود بی نظیر است زیرا که با در کنار هم قرار دادن فرمایشات حضرت امام خمینی رحمه الله و حضرت امام خامنه ای أدام الله ظله الوارف، مجموعه کاملی را از توصیه های این بزرگواران در اختیار مخاطب می گذارد. این کتاب، شامل نه بخش است که در ادامه به معرفی اجمالی این بخشها پرداخت خواهد شد. بخش اول این کتاب به کلیاتی درباره زن و نقش آن در جامعه اختصاص یافته است. و بخش دوم با معرفی الگوهایی چون فاطمهی زهرا سلام الله علیها و حضرت زینب سلام الله علیها و بانوان بزرگوار دیگر، زن تراز جامعه اسلامی را در برابر دیدگان همگان و به ویژه زنان گرانقدر این سامان قرار می دهد. در بخش سوم، زن در اسلام مورد بررسی قرار گرفته است و از سه فصل کرامت زن در اسلام، عرصههای فعالیت زن در اسلام و حجاب و عفاف تشکیل یافته است. عناوین بخشهای چهارم تا هفتم عبارتند از: زن در غرب، جنایات طاغوت به زنان، تاثیر انقلاب اسلامی بر زنان و نقش زنان در انقلاب اسلامی. بخش هشتم که رسالتها و وظایف زنان را در دستور کار خود قرار داده است از هفت فصل تشکیل یافته است: وظایف معنوی، وظایف علمی، وظایف انقلابی، وظایف اجتماعی، همسرداری و حفظ خانواده، رسالت مادری و دیگر وظایف. کتاب با بخش نهم به پایان می رسد که اختصاص به مسئولیتهای مسئولان و اقشار مختلف در برابر زنان دارد.