کتاب صف فولادی: شهدای بسیجی ورزشکار شهید حسین شکوری از پنجره ماشین به بیرون نگاه کرد. شهر در ازدحام غرق شده بود؛ازدحامی که جز آزاد کردن جگر گوشه ی این خاک، انگیزه دیگری نداشت. جگر گوشه ای که در طول تاریخ، سه بار دستی از مادر جدایش کرده بود و مادر برای گرفتنش خود را به آب و آتش زده بود. و حالا تیتر تمام خبرها، کشوری بود که در پی جگر گوشه اش، جگر گوشه ها می داد.