کتاب علم ناممکن : تحلیلی نهادی از جامعه شناسی امریکایی ما، علیرغم اختلافنظرمان دربارۀ امکانپذیری جامعهشناسی علم، بر این باوریم که ساختار جامعهشناسی، در مجموع، مانع توسعۀ آن در جایگاه یک علم میشود. مطابق دریافت ما، عامل محوری فهم ما از اینکه چرا جامعهشناسی در جایگاه یک علم توسعه پیدا نکرده است، ساختار جامعهشناسی است. به همین خاطر آنچه را که در ۱۰۰ سال گذشته، بر ساختار نهادی جامعهشناسی آمریکایی گذشته است مطالعه کردهایم. با پیشرفت کار، بیش از پیش مشخص شد که ماهیت منبعی که اساس فعالیت جامعهشناختی قرار گرفته است، در فهم ظهور و توسعۀ جامعهشناسی آمریکایی، نقش کلیدی را ایفا میکند. ما کار خود را فقط با تکیه بر این دریافت آغاز نکردیم؛ بلکه هر چه نهادینهسازی جامعهشناسی از دهۀ ۱۸۹۰ تا به امروز در آمریکا را بیشتر کنکاش کردیم، این دریافت به یک نتیجهگیری گریزناپذیر تبدیل شد ماهیت فعلی یک رشتۀ علمی، مانند جامعهشناسی، در واقع تأثیرهای گذشتۀ منابعی را بازتاب میدهد که پیروان افرادی مشخص در اختیار دارند و مورد استفاده قرار دادهاند؛ کسانی که در پی ایجاد و حفظ یک بنیاد فکری بودهاند. ما بر این باوریم که برای فهم جامعهشناسی آمریکایی، لازم است چشماندازی تاریخی داشته باشیم از اینکه چگونه کسانی که خود را جامعهشناس میخواندند، انواع مختلف منابع را بسیج کردند. زیرا نظریات، روشها و جوهرهای که در جامعهشناسی آمریکایی آشکار گردیدند، برگرفته از منابعی بودند که به دست جامعهشناسان به کار گرفته شدند تا یک رشتۀ علمی در نظام آکادمیک آمریکا ایجاد کنند. نتیجۀ نهایی این فرایند، ایجاد رشتهای علمی بود که سازمان آن از علمیبودنش جلوگیری میکند. در نتیجه جامعهشناسی به «علم ناممکن» تبدیل شد. فهرست: • دربارۀ نویسنگان • پیشگفتار • سپاسگزاری • فصل اول: آکادمیکسازی اصلاحات: جامعهشناسی آمریکایی پیش از جنگ جهانی اول • فصل دوم: رویکرد متمرکز جایگزین رویکرد کلان میشود: جامعهشناسی آمریکایی در فاصلهٔ بین دو جنگ • فصل سوم: خوشبینیهای جدید: جامعهشناسی آمریکایی پس از جنگ جهانی دوم • فصل چهارم: دورهٔ طلایی و سالهای پس از آن: جامعهشناسی امروز آمریکا • فصل پنجم: جامعهشناسیهای ممکن، جهانهای سرکس: نتیجهگیری • ضمیمهها • پینوشتها • منابع • نمایه