کتاب بالهای دریا شرح زندگی ماهیگیری به نام دی لیمو را میخوانید. وی از زمانی که توانست محکم روی پاهایش بایستد، هر روز صبح با پدرش به ماهیگیری رفت و هر روز بیشتر از روز پیش با رمز و رازهای صید آشنا میشد. دی لیمو بهتر از هرکسی میدانست که تور ماهیگیری را باید کجای دریا به آب انداخت تا جایی که همه ماهیگیرها پیش از رفتن به میان دریا با او مشورت میکردند. روزی دی لیمو با کشتن کوسهها موجب خشم اقیانوس و سرانجام غرق شدن بلمش میشود. او در حال غرق شدن است که یک کوسه گیتاری به او نزدیک میشود و پیغامی به او میدهد: «دی لیمو، یادت رفته که ما برادریم و هر دو پسران اقیانوس هستیم؟ اگر قول بدهی که کوسهها را به اندازه نیاز شکار کنی و باعث نابودی آنها نشوی، تو را نجات میدهم.» دی لیمو شرط کوسه را میپذیرد و از غرق شدن نجات پیدا میکند.
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir