کتاب مشارق انوار الیقین فی حقایق اسرار امیرالمومنین علیه السلام رجب بن محمد برسی حلّی (رضی الدین حافظ) که به اختصار در کتب تراجم و فهارس به «حافظ رجب بُرسی» مشهور است، یکی از دانشمندان جهان تشیع میباشد که شرح حالنگاران و مورخین از وی به عنوان «محدث، عارف، ادیب، فقیه و شاعر» یاد کردهاند. این عالم و عارف نامدار در اواخر قرن هشتم و اوایل قرن نهم هجری، در عصر تیموریان میزیسته است. تاریخ تولدش مشخص نمیباشد ولی با توجه به قرائن و شواهدی که از برخی منابع بدست آمده در اواسط قرن هشتم هجری در قریه بُرس - بین حلّه و کوفه ـ دیده به جهان گشود. عصر تیموریان را به رغم سختگیریهایی که تیمور در آغاز این دوره علیه شیعیان اعمال نمود، باید دوران گسترش مذهب شیعه دانست. در این میان، عرفای شیعه با مقام والای معنوی و پروا پیشگی، سبب شدهاند که قشرهای گوناگون مردم بسوی دین و فضائل ائمه اطهار علیهمالسلام جذب شوند تا آنجا که مردم به تدریج به تشیع میگرویدند. آنان با تعلیم معارف اسلامی و مفاهیم عرفانی، همچنین شرح کرامات اولیای الهی، دلها را بسوی طلایهداران معنویت و معرفت، یعنی ائمه دوازدهگانه علیهمالسلام و در رأس آنها امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیهماالسلام متمایل مینمودند. گسترش تشیع در خطه خراسان در عصر تیموریان و تمایل مردم به تشیع آنچنان قابل ملاحظه گردید که برخی از علمای عامه احساس خطر کردند و چارهای جز آن ندیدهاند که محدثان و عارفان را تکفیر نموده و آنان را غالی خطاب کنند. و چنین عملی برای جلوگیری از رشد تشیع بود. متأسفانه این اتهامات کاذب از سوی برخی تراجم نویسان مسئلهای واقعی تلقی گردید و به همین دلیل در وصف چنین عالمانی نظرات گوناگون ارائه دادهاند. شیخ حافظ رجب رحمهالله هم که وظیفه خود دید از اندیشههای عارفانه خود در دفاع از اهل بیت علیهمالسلام و تبلیغ فرهنگ این خاندان بهره گیرد، از این اتهامات بینصیب نماند. چون جناب شیخ رحمهالله با عمق معلومات و ابعاد علمی که بر اثر غواصی در اقیانوس معارف تشیع بدست آورد در صدد فهم معارف سرّی و تسلط به رازهای پیچیده برآمد و تصمیم گرفت با بهرهگیری از این تواناییهای علمی، معنویت اهلبیت علیهمالسلام را شرح دهد و فضائل آنان و خصوصا مناقب امیرالمؤمنین علیهالسلام را به شیوهای جالب با نثری زیبا و مسجَّع و ادیبانه به رشته تحریر درآورد. وی در راه تبلیغ عقیده خود از اندیشهها و مفاهیم عرفانی و تعابیر فلسفی همچون عقل فعال و فیض اول بهره جست. و به احادیث منقول از رسول خدا صلیاللهعلیهوآله و امامان شیعه علیهمالسلام استناد کرده، و با بکارگرفتن روشهای خاص از جمله علم حروف و اعداد آثاری را تدوین نموده است و عواطف قلبی و تمایلات درونی خویش را در قالب نوشتههای شگرف انتشار داد. او بر خود واجب دانست تا آنجا که در توان دارد حقیقت علوی را والاتر نمایاند و خود را در ولایت فانی کند. کتاب «مشارق انوار الیقین فی حقایق اسرار امیرالمؤمنین علیهالسلام » ثمره تلاش مجدّانه اوست که تلفیقی از عاطفه و معرفت را میتوان در آن ملاحظه کرد. وی بر باورهای معاصرین ایراد گرفته که گفتهاند: «در باب امامت همین کافی است که بدانیم: امام علیهالسلام معصوم بوده و اطاعتش واجب است». به نظر این فقیهِ محدث، چنین اعتقادی کفایت نمیکند و امامت، ریاست کلی است که لازمهاش تقدم، علم، قدرت و حُکم است. مدفن شیخ شیخ حافظ رجب رحمهالله به دلیل برخی فشارها و حرکات رشکآلود از حله به خراسان روی آورد و در این ناحیه اقامت گزید. اما گویا شرایط زندگی در این منطقه نیز برای او سخت و نگران کننده بود. پس بار سفر بست و مصمم گردید مهاجرت نماید و عزلت و انزوا اختیار کند و باقیمانده عمر خود را به تکمیل آثار خویش بپردازد. بدین صورت، او به صَوب کویر مرکزی روانه گردیده و در محلی بنام «بهشت آباد» دوازده کیلومتری شهرستان زواره که جایگاهی نسبتا آرام و به دور از هیاهوی جهّال و مغرضان بود، چند سالی را دردمندانه سپری ساخت تا آنکه در نیمههای قرن نهم ه.ق، رخ در نقاب کشید و به سرای باقی شتافت. یادآوری چند نکته! 1. جناب شیخ رحمهالله در فصل دوم کتاب برای شناساندن حقایق اسرار امیرالمؤمنین و سایر معصومین علیهمالسلام از راه علم حروف و اعداد و اسرار آن وارد شدهاند. در اینکه چرا جناب شیخ این شیوه را پیش کشیدهاند، مرحوم علامه امینی رحمهالله در کتاب قیّم «الغدیر» میفرماید: بُرسی و کسانی از دانشمندان شیعه همچون ابن شهرآشوب و پس از او که به راه وی رفتهاند در گامنهادن در این زمینه را نباید خطاکار دانست چون کارشان برای پاسخدادن به کسانی از حروف شناسان سنّی بوده که از این شیوه در زمینههای همانند به زیان شیعیان بهره میگرفتهاند و با درآمدن از راه خودشان خواستهاند راه را بر آنان ببندند. 4. همانطور که مرحوم ملا محمدصادق یزدی «مترجم» رحمهالله در فصل معجزات امام باقر علیهالسلام یادآور شدهاند، بسیاری از احادیث و اخبار این کتاب با سایر کتب اخباری که معجزات ائمه معصومین علیهمالسلام را بیان کردهاند تفاوت دارد. رسول خدا صلیاللهعلیهوآله فرمودند: «براستی هلاک شده کسی است که در هنگام شنیدن حدیث آل محمد علیهمالسلام آن را نپذیرد و بگوید: بخدا سوگند این چنین نیست. و این انکار نمودن، کفر است». و امام باقر علیهالسلام فرمودند: «... و بدترین و مبغوضترین اصحابم نزد من کسی است که: هرگاه حدیثی را بشنود که به ما نسبت دهند و از ما روایت کنند، آن را نپذیرد و بدش آید و انکار ورزد و هر که را با آن معقتد باشد تکفیر کند در صورتی که او نمیداند، شاید آن حدیث از ما صادر شده و به ما منسوب باشد و او به سبب انکارش از ولایت ما خارج شود».