من گنجشک نیستم

کتاب «من گنجشک نیستم» رمانی کوتاه و واقع‌گرا از مصطفی مستور است که داستان آن در یک تیمارستان روانی روایت می‌شود.  روایت با زبانی ساده و صریح پیش می‌رود و در لحظاتی که راوی دچار تشنج می‌شود، زبان روایت به شکلی جنون‌زده و آشفته تغییر می‌کند. «من گنجشک نیستم» اثری است که با فضایی متفاوت و روایت‌های خاص، به بررسی پیچیدگی‌های روانی و فلسفی شخصیت‌ها می‌پردازد و برای علاقه‌مندان به ادبیات معاصر، داستان‌های واقع‌گرا و موضوعات فلسفی و روانشناختی، کتابی خواندنی و ارزشمند محسوب می‌شود.

درباره کتاب «من گنجشک نیستم» 

راوی اول شخص داستان، یکی از بیماران این تیمارستان است و در بیست بخش مختلف، وضعیت و حالات بیماران را شرح می‌دهد. فضای داستان پر از ترس و وحشت است و هر یک از بیماران زندگی پیچیده و عجیبی را پشت سر گذاشته‌اند. داستان حول زندگی مردی می‌چرخد که پس از مرگ همسر و فرزندش دچار سردردهای عجیب و حالات روانی خاص شده و به تیمارستان منتقل شده است. رمان به موضوعاتی چون عشق، مرگ، دلتنگی، رنج زیستن و بحران‌های روانی می‌پردازد و با نگاهی فلسفی، تجربیات زیسته انسان‌ها در مسیر شناخت هستی‌شناسی را به تصویر می‌کشد. مستور در این اثر با بیان هنرمندانه و تأمل‌برانگیز، دغدغه‌های عمیق انسانی را مطرح می‌کند و خواننده را به تفکر درباره زندگی، مرگ و معنای وجود دعوت می‌کند. همسر راوی داستان من گنجشک نیستم هنگام تولد فرزندش می‌میرد و کودک هم مرده به دنیا می‌آید. از آن پس راوی که ابراهیم نام دارد دچار تشنج‌‌ و تغییر خلق و خو می‌شود. خواهر راوی برای بهبود حال ابراهیم او را به یک تیمارستان روانی می‌فرستد. راوی که دچار بحران ترس و اضطراب از مرگ است احوال افراد بستری را ثبت می‌کند. داستان بیشتر در محوطه‌ی آسایشگاه جریان دارد. روایت چهار ماه بعد از مرگ همسر راوی در آسایشگاهی در گلاب دره اتفاق می‌افتد. در رمان شخصیت‌های دیگری نیز وجود دارند. کابلی به خاطر خیانت همسرش خودخواسته وارد آسایشگاه شده است. مطالعه‌ی زیاد دانیال نازی را به پوچی رسانده. نوری در اثر نرسیدن به معشوقه‌اش دچار جنون شده‌است. کوهی رئیس آسایگاه دائما در حال دستور دادن دیده می‌شود. رمان پایان خوشی دارد. این پایان خوش مهری بر توانایی انسان در گذر از مشکلات است.

خواندن کتاب «من گنجشک نیستم» را به چه کسانی توصیه می‌کنیم؟

به ادبیات روان‌شناختی و واقع‌گرای مدرن علاقه دارند و می‌خواهند با دغدغه‌های درونی و پیچیدگی‌های ذهنی شخصیت‌هایی که با بحران‌های روانی دست و پنجه نرم می‌کنند آشنا شوند. به مطالعه موضوعات فلسفی و هستی‌شناسی درباره زندگی، مرگ و معنای وجود علاقه‌مندند و دوست دارند به شکل داستانی و عمیق این مسائل را تجربه کنند. به آثار مصطفی مستور علاقه دارند و می‌خواهند یکی از مهم‌ترین رمان‌های او را که با نثری روان و تأمل‌برانگیز نوشته شده، بخوانند. دنبال داستان‌هایی با روایت اول شخص و فضای درونی و ذهنی هستند که خواننده را به تأمل و همذات‌پنداری با شخصیت‌ها دعوت می‌کند. به ادبیات معاصر ایران و داستان‌هایی که به مسائل روانی، اجتماعی و فلسفی می‌پردازند علاقه دارند. این رمان با فضایی متفاوت و روایت خاص، تجربه‌ای عمیق و تأمل‌برانگیز درباره سرشت انسان و مواجهه با مرگ و رنج را ارائه می‌دهد و برای خوانندگانی که به ادبیات فلسفی و روانشناختی علاقه‌مندند، اثری ارزشمند است.

در بخشی از کتاب «من گنجشک نیستم» می‌خوانیم

در واقع اگه این دنیای عوضی معنایی داشته باشه قسم می خورم به خاطر اینه که امثال تاجی - یک زن منفعل یا خانه‌دار- توش زندگی می کنند. روح های دایره مطلقا نمیتوانند باور کنند روزی چهارگوش بوده‌اند. یا قرمزها که روزی آبی بوده‌اند و .... مرگ رو درست کرده‌اند تا باهاش ما رو بترسونند. عین لولوی سر خرمن که واسه ترسوندن گنجشک‌ها درست می کنند. خوب مگه تو گنجشکی؟