کتاب زن - فاطمه فاطمه است اثر علی شریعتی، یک اثر ماندگار در زمینه شخصیت حضرت فاطمه (س) و مسائل مربوط به زن در اسلام است. این کتاب شامل چندین نوشتار از شریعتی است که بهصورت سخنرانی در حسینیه ارشاد ایراد شدهاند. کتاب شامل چندین نوشتار از شریعتی درباره حضرت فاطمه (س) و مسائل زنان مسلمان. فاطمه فاطمه است: این بخش به شخصیت حضرت فاطمه (س) میپردازد و تلاش میکند تا چهره واقعی او را به عنوان یک الگوی زن مسلمان معرفی کند. شریعتی معتقد است که فاطمه نه به عنوان دختر پیامبر، بلکه به عنوان یک زن مستقل باید شناخته شود. انتظار عصر حاضر از زن مسلمان: در این بخش، شریعتی به بررسی انتظارات جامعه از زنان مسلمان در عصر حاضر میپردازد و تلاش میکند تا نقش و جایگاه زن در اسلام را تبیین کند. سمینار زن: این بخش شامل مباحثی در مورد مسائل زنان در جامعه اسلامی است و به بررسی جایگاه زن در اسلام میپردازد. حجاب: این بخش بر اساس یک گفتگوی خصوصی پس از آزادی شریعتی از زندان است و به موضوع حجاب و مسائل مرتبط با آن میپردازد. شریعتی در این کتاب به نقد برخی از نگرشهای سنتی و وارداتی در مورد زنان میپردازد و تلاش میکند تا الگویی از زن مسلمان بر اساس شخصیت حضرت فاطمه (س) ارائه دهد. او معتقد است که زنان باید خود را بر اساس الگوهای سنتی یا وارداتی نکنند، بلکه باید به دنبال یک هویت مستقل باشند. این کتاب را میتوان به کسانی توصیه کرد که به شخصیت حضرت فاطمه (س) و مسائل زنان در اسلام علاقه دارند. همچنین، برای کسانی که به اندیشههای علی شریعتی و جامعهشناسی مذهبی علاقه دارند، مطالعه این کتاب بسیار مفید خواهد بود.
نویسنده در ابتدای کتاب آورده است که مطالب این اثر حاصل سخنرانیهای او در «حسینیهٔ ارشاد» در تهران بوده است. او به پرسشی که در دهههای گذشته بهشدت در جامعه زنان ما مطرح بوده است، پاسخ میگوید: «چگونه باید شد؟ » شریعتی پرسش را اینگونه تشریح کرده است: زنانی که در قالبهای سنتی قدیم ماندهاند، مسألهای برایشان مطرح نیست و زنانی که قالبهای وارداتی جدید را پذیرفتهاند، مسأله برایشان حل شده است. اما در میان این 2 نوع «زنان قالبی»، زنانی که نه میتوانند آن شکل قدیمی موروثی را دیگر تحمل کنند و نه به این شکل جدید تحمیلی هرگز تسلیم شوند، چه باید بکنند؟ برای این زنان مسألهٔ «چگونهشدن» مطرح است و فاطمه (س) با «بودن» خویش، پاسخی به این پرسش است. علی شریعتی ادامه داده است که در این اثر تنها به توصیف تحلیلی از «شخصیت» حضرت فاطمه اکتفا نکرده بلکه «شرح حال» او را (آنچه به گفتهٔ نویسنده حتی مردم مذهبی ما از آن چیزی نمیدانند جز «ناله») بیان کرده است. تکیهٔ نویسنده در این شرح حال بر اسناد کهن تاریخی است. او در بخشهایی که که مسائل اعتقادی و قاطع تشیع طرح میشود، از منابع و مآخذ اهل تسنن نیز استفاده کرده است.
علاقهمندان به شخصیت حضرت زهرا (س): کسانی که به زندگی و شخصیت حضرت زهرا (س) علاقه دارند، مطالعه این کتاب را مفید خواهند یافت. شریعتی در این کتاب تلاش میکند تا چهره واقعی حضرت زهرا (س) را به عنوان یک الگوی زن مسلمان معرفی کند. مطالعهکنندگان مسائل زنان در اسلام: این کتاب برای کسانی که به جایگاه زن در اسلام و مسائل مرتبط با آن علاقه دارند، مناسب است. شریعتی به بررسی جایگاه زن در جامعه اسلامی و غیراسلامی میپردازد و از حضرت زهرا (س) به عنوان یک الگو یاد میکند. روشنفکران دینی: کسانی که به مباحث روشنفکری دینی و نقد عملکرد مذهبیون در جامعه علاقه دارند، میتوانند از این کتاب بهره ببرند. شریعتی در این کتاب به نقد برخی از نگرشهای سنتی در مورد زنان میپردازد و تلاش میکند تا الگویی از زن مسلمان بر اساس شخصیت حضرت زهرا (س) ارائه دهد. دانشجویان رشتههای علوم انسانی و الهیات: دانشجویان رشتههای علوم انسانی و الهیات که به مباحث دینشناسی و جامعهشناسی مذهب علاقه دارند، میتوانند از این کتاب استفاده کنند. این کتاب به بررسی جایگاه زن در اسلام و جامعهشناسی مذهبی میپردازد. علاقهمندان به اندیشههای علی شریعتی: کسانی که به آثار و اندیشههای شریعتی علاقه دارند، مطالعه این کتاب را بسیار مفید خواهند یافت. این کتاب یکی از آثار مهم او در زمینه شخصیت حضرت زهرا (س) و مسائل زنان است.
«سه چهرهٔ زن: در جامعه و فرهنگ اسلامی، سه چهره از زن داریم: یکی چهرهٔ زن سنتی است و مقدسمآب؛ و یکی چهرهٔ زن متجدد و اروپاییمآب که تازه شروع به رشد و تکثیر کرده است و یکی هم چهرهٔ فاطمه، و زنان «فاطمهوار»! که هیچ شباهت و وجه مشترکی با چهرهای به نام زن سنتی ندارد. سیمایی که از زن سنتی در ذهن افراد وفادار به مذهب در جامعه ما تصویر شده است با سیمای فاطمه همانقدر دور و بیگانه است که چهرهٔ فاطمه با چهرهٔ زن مدرن. در دنیای امروز، بهخصوص در مشرقزمین و بالأخص در جامعه اسلامی و ایرانی، با واقعیتی که روبهروییم، ایجاد یک تضاد است و یک بحران و یک دگرگونی و فروریختن و آشفتگی بسیار شدید در خصوصیات انسانی و رفتار و عادات اجتماعی و طرز تفکر، و اصولاً تغییر شکل انسانی که تیپ خاصی به نام «روشنفکر» و «زن و مرد تحصیلکرده» یا «متجدد» به وجود آورده است که با زن و مرد «سنتی» در تضاد است. این تضاد، تضادی است که باید به وجود میآمد و هیچکس قادر به جلوگیریاش نبود. جبری بود که هیچ قدرتی نمیتوانست جلوگیرش باشد. این نه به معنای تأیید این دگرگونی است و نه انکارش، که بحث این نیست؛ بلکه سخن این است که با تغییر و دگرگونی جامعه، تغییر لباس مرد، تغییر فکر و تغییر زندگی و جهت او، زن نیز جبراً تغییر میکند و امکان ماندنش در قالبهای همیشگی نیست. در نسلهای گذشته، پسر اهل بود، درست قالب پدرش؛ و پدر هیچ وسوسهای نداشت که پسرش شکلی کاملاً بدیع و تازه و ناشناخته بگیرد و بعد به صورتی دربیاید که میان پدر و پسر هیچگونه وجه اشتراک و تفاهمی وجود نداشته باشد و چنان احساسات نامشابه میان هر دو مرد باشد که حتی یک دقیقه بیانتقاد و بدبینی و ستیزه نتوانند به گفتن بنشینند. اما امروز چنین نیست، که یکی از خصوصیات قرن ما ـ چه در شرق و چه در غرب ـ فاصله میان دو نسل است؛ که از نظر «زمان تقویمی» فاصلهشان سیسال است و از نظر «زمان اجتماعی» سی قرن. دیروز جامعه ثابت بود و ارزشها و خصوصیات اجتماعی غیرقابل تغییر مینمود. در طول 100، 200، 300 سال هیچ چیز عوض نمیشد. زیربنای اجتماعی، شکل تولید و توزیع، نوع مصرف، رابطه اجتماعی، حکومت، نوع تبلیغات دینی، مراسم مذهبی، خلق و خوی، ارزشهای مثبت و منفی، هنر، ادبیات و زبان و همه چیز، در دورهٔ «باباها» و «بابا بزرگها»، همان بود که در دورهٔ «بچهها» و «نوهها». »
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir