کتاب «دویدن در میدان تاریک مین» نوشته مصطفی مستور، یک نمایشنامه در چهار پرده است که اولین و آخرین تجربه مستور در زمینه نمایشنامهنویسی به شمار میآید. این اثر که نامزد بخش هنری جایزه کتاب سال دفاع مقدس شده، در فضایی پرخفقان و تحت شکنجه در یک پادگان روایت میشود. داستان حول دو سرباز به نامهای امیرماهان و یاقوت میچرخد که به خاطر عشق ورزیدن و تفکر درباره خدا و معنای زندگی، توسط فرمانده مرکز بازخواست میشوند. نمایشنامه با فضایی تاریک و پرتنش، به موضوعاتی چون آزادی، اختیار، عشق و معنویت میپردازد و با استفاده از دیالوگهای فلسفی و موقعیتهای دراماتیک، تصویری از زندگی در شرایط سخت و محدود را به نمایش میگذارد. این اثر کوتاه اما پرمعنا، با نثری دقیق و فضاسازی قوی، مخاطب را به تأمل درباره مفاهیم عمیق انسانی و اجتماعی دعوت میکند. «دویدن در میدان تاریک مین» برای علاقهمندان به نمایشنامهخوانی، به ویژه کسانی که به آثار مصطفی مستور علاقه دارند و دوستداران آثار با مضامین فلسفی و اجتماعی، اثری جذاب و متفاوت است.
نمایشنامه «دویدن در میدان تاریک مین» در چهار پرده روایت میشود و داستان آن در فضایی خفقانآور و شکنجهگاه یک پادگان جریان دارد. در این محیط سرکوبگر، فرمانده مرکز به نام کوهی، دو سرباز به نامهای امیرماهان و یاقوت را بازخواست میکند؛ دلیل بازخواست آنها عشق ورزیدن و تفکر درباره خدا و معنای زندگی است. داستان با تمرکز بر این دو شخصیت و مواجهه آنها با فرماندهای که نمادی از قدرت سرکوبگر است، به موضوعاتی چون آزادی، اختیار، عشق و معنویت میپردازد. فضای نمایشنامه تاریک و پرتنش است و دیالوگها بسیار فلسفی و تأملبرانگیز طراحی شدهاند. شخصیتها در شرایطی قرار دارند که باید با محدودیتها و فشارهای شدید روانی و جسمی مقابله کنند و در عین حال در جستجوی معنا و حقیقت زندگیاند. این نمایشنامه با فضاسازی دقیق و موقعیتهای دراماتیک، تصویری از زندگی در شرایط سخت و محدود را به نمایش میگذارد و مخاطب را به تفکر درباره مفاهیم عمیق انسانی و اجتماعی دعوت میکند. «دویدن در میدان تاریک مین» تنها تجربه مستور در حوزه نمایشنامه است و به عنوان نامزد بخش هنری جایزه کتاب سال دفاع مقدس نیز معرفی شده است.
علاقهمند به نمایشنامهخوانی و آثار ادبی با مضامین فلسفی و اجتماعی هستند. مشتاق آثار مصطفی مستور و دنبال تجربهای متفاوت از قلم او در قالب نمایشنامه میباشند. به مطالعه موضوعات عمیق انسانی، آزادی، اختیار و معنویت علاقه دارند و میخواهند در فضایی دراماتیک و پرتنش به این مفاهیم فکر کنند. به ادبیات معاصر ایران و نمایشنامههای کوتاه اما پرمغز گرایش دارند. به آثاری با فضای روانشناختی و موقعیتهای دراماتیک پیچیده علاقهمندند که مخاطب را به تأمل و تفکر وادار کند. این نمایشنامه کوتاه اما پرمعنا، با نثری دقیق و فضاسازی قوی، تجربهای متفاوت و تأملبرانگیز در حوزه نمایشنامهنویسی است و نامزد بخش هنری جایزه کتاب سال دفاع مقدس نیز شده است.
صحنه، اتاقی نسبتا بزرگ. یک میز دراز و سه صندلی چوبی، درست وسط اتاق زیر چراغی که از سقف تا روی میز پایین آمده، قرار دارند. نور این چراغ، اصلیترین منبع نور صحنه است. دوتا از صندلیها دو سر میز و صندلی سوم وسط میز، رو به تماشاچیها، گذاشته شده. انتهای سمت چپ صحنه، تهویهای بسیار بزرگ اما خاموش در دیوار مقابل تعبیه شده. کنار دیوار سمت راست، قفسهای پُر از پوشه قرار دارد و آشکارا پیدا است که حجم پوشهها بسیار بیشتر از ظرفیت قفسه است. مخمل پوشهای توی دستش گرفته و کنار قفسه ایستاده است. کمی دورتر، در قسمت نسبتا تاریک صحنه، کوهی با چند برگ توی دستش به موازات میز قدم میزند. گاهی به سمت میز میآید و ما لحظهای در اثر تابش نور چراغ بالای میز او را میبینیم اما بعد، باز به قسمت تاریک صحنه میرود و تنها سایهای محو و ناپیدا از او به چشم میخورد. کوهی: گفتی دوبار؟ مخمل: سهبار، قربان. کوهی: سهبار؟ (برگهٔ توی دستش را تا نزدیک چشمش بالا میآورد) ولی اینجا نوشته شده دوبار. مخمل: قربان، بار سوم رو دیشب اعتراف کرد. کوهی: دیشب؟ پس چرا حالا داری به من میگی؟ مخمل: قربان، دیشب وقتی اقرار کرد، شما مشغول استراحت بودید. نخواستم مانع استراحت شما بشم، قربان. کوهی: ببینم، تو چند ساله اینجا کار میکنی؟ مخمل: هفده سال و نه ماه، قربان.
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir