این کتاب دفتر شعری است از نویسنده و شاعر معاصر کشورمان که به خطهٔ خوزستان تعلق داشت. او که دانشجوی انصرافی دامپزشکی دانشگاه تهران بود، پس از پذیرفتهشدن در رشتهٔ زبان و ادبیات فارسی، این رشته را تا مقطع دکترا ادامه داد. امینپور نخستین دفتر شعر خود را در سال 1363 و در سن 25 سالگی منتشر کرد. قیصر هم در قالب کلاسیک و هم در شعر نو طبعآزمایی کرد. او در دو دانشگاه الزهرا و تهران تدریس میکرد. نوآوری قیصر در بلاغت و درک انتظار مخاطبان از ویژگیهایی بود که شعر امینپور را برجسته میکرد. قیصر امینپور سرانجام در سال 1386 بر اثر بیماری کلیه و قلب در بیمارستان دی تهران درگذشت
دست عشق از دامن دل دور باد؛ میتوان آیا به دل دستور داد؟ میتوان آیا به دریا حکم کرد که دلت را یادی از ساحل مباد؟ موج را آیا توان فرمود : ایست! باد را فرمود: باید ایستاد؟ آنکه دستور زبان عشق را بیگزاره در نهاد ما نهاد خوب میدانست تیغ تیز را در کف مستی نمیبایست داد
قطار میرود تو میروی تمام ایستگاه میرود و من چقدر ساده ام که سالهای سال در انتظار تو کنار این قطارِ رفته ایستاده ام و همچنان به نرده های ایستگاهِ رفته تکیه داده ام!
برنده بیست و ششمین کتاب سال در سال 1387 در بخش شعر برنده جایزه بخش شعر کتاب فصل زمستان 1386
کلیه حقوق این سایت متعلق به کتابفروشی آنلاین «کتابخون» میباشد.
2020 © Copyright - almaatech.ir