کتاب مصابا و رویای گاجرات ...هیچ خبری نیست. هفتهی پیش اینجا چه خبر بود! چرا آنها که بیشتر میترسند زودتر کشته میشوند؟ راستی پیش از دیگران پرواز کردن افتخاری است که من حس نمیکنم؟ راستی هیچکدام آنها نمیخواهند این افتخار نصیبشان بشود؟... نه، من مثل همهی سارها هستم. شجاعترم؟ آخ... شجاعت مسخره است. به نظرم این یک جور محکومیت است؛ پیشقراول بودن، تنها پرواز کردن، در پاکی ِ هر سایه شک کردن، تکان بتههای خار را جنبش بی رحمانهی یک شکارچی پنداشتن. و تازه ... من برای آنها چه کردهام؟ ...