کتاب عبور از خط امروز اتهام نیستانگاری جزو شایعترین اتهامها است و هر کسی بهآسانی به مخالفانش برچسب نیستانگاری میزند. باید این اتهام را به جان بخریم و نزد کسانی که بیوقفه در جستوجوی گناهکارانند، لحظهای درنگ نکنیم. آن که قدرت عظیم نیستی را نیازموده و به این وسوسه تن در نداده است، کمتر از دیگران زمان را میشناسد. سینهها است که مرکز عالم برهوت و ویرانهها است... اینجا مغاکی است که شیاطین به آن هجوم میآورند. هر کس فارغ از اینکه از چه طبقهای یا مقامی باشد، در نبردی بیواسطه و مستقل به سر میبرد و با پیروزی او است که عالم تغییر میکند. اگر او قویتر باشد، نیستی به آشیان خود خواهد خزید. ارنست یونگر در کتاب «عبور از خط» همچون کسی که در آیینهی آینده نظر کرده است، وقایع را یکی پس از دیگری بازگو میکند؛ از گذشته میگوید، حال را وصف میکند و از آینده خبر میدهد. شاید به همین سبب است که این کتاب خوانندهی اهل فکر را راحت نمیگذارد و به اندیشه وا میدارد.