کتاب من ریموند کارور هستم من ریموند کارور هستم بازخوانی دلمشغولیهای نسلی از روشنفکران امروز است. شخصیتها، بی های و هوی و فارغ از دخالتهای متداول خالقان اثر، خود واقعیشان را زندگی میکنند. تلفن زنگ زد و گوشی را برداشتم. میترسیدم حرف بزنم، نمیدانستم چه صدایی از حنجرهام بیرون میآید. خانمی از پشت خط گفت: «آقای فلانی؟» نامی که گفت یادم نمانده اما مسلما «کارور» یا آنجوری که تس صدا میکرد «ری» نبود. مثل خوابگردها گفتم: «ب...بله». صدا از آن سوی خط با تردید همان نام را تکرار کرد. زن گفت: «قرار امروزتان را کنسل میکنید؟» گفتم: «کدام قرار؟»