کتاب از گلستان به ابراهیم : مجموعه ی شعر شعرهای از وطن تا جنگ این کتاب، مجموعهای از اشعار است که در موضوعات مختلف سروده شده. در «از گلستان به ابراهیم»، میتوان خواننده شعرهای شاعران مختلف بود. این شعرها اغلب به ادبیات پایداری اختصاص دارند و بیانگر درد و رنج بشر در سراسر کره خاکی هستند. صربها و ستم آنها به مردم بوسنی، موضوع یکی از همین شعرهاست، شعری که «چشمها و سنگها» نام گرفته. «حسین اسرافیلی»، در «چشمها و سنگها»، این ظلم را در قالب واژهها به تصویر میکشد، واژههایی که گاه تصویرگر غربت هستند:«هیچکس غربت خونین شما را نگریست/ زخم خون بسته آن آینهها را نگریست». این واژهها از بیتفاوتی بشر به ظلم جاری در جهان میگویند: «نعشها غرقه به خون ماند و کس امداد نکرد/ چشمها سنگ شد و دیده خارا نگریست». اشعار این کتاب، قالبهای مختلف شعری را دربرمیگیرد، از شعر کهنه تا شعر نو. «برای حضرت اذان»، یکی از شعرهای نو این کتاب است:«بخوان در آستانهی خراب/ روی دست سجده/ آن زمان که خواب/ طفل خستهای است/ که با نوک شکستهی مدادش آه مینویسند آه...» «برای حضرت اذان»، صدایی بر ضد استعمار و تجاوز و همدردی با مردم فلسطین، لبنان و عراق است و در آن از نشانههایی مانند فشنگ، سیب، تازیانه و آشیانه نام برده شده: «بخوان در آستانه فشنگ و سیب!/ درست لحظهای که مرگ/ روی میز مینشیند و در انتظار صبح، قهوه میل میکند/ و خادمی که پشت پیشخوان عمر/ بانگ میزند:هلا بشر!» وطن، یکی از موضوعاتی است که شعرهای «از گلستان به ابراهیم»، را تشکیل میدهد. این موضوع، گاه با نام «وطن» و گاه بدون اشاره به نام وطن، خودنمایی میکند:«سرم برای وطن درد میکند/ هیچ جغرافیایی این قدر سبز و سرخ نیست/ سپیدتر از قله های دماوند/ آسمانی را نمیشناسم/ و حیف که سرت درد میکند/ وطن من/ جغرافیای بزرگی ست/ که در هیچ کتابی جای نمیگیرد». انقلاب، شلمچه، شهید، فلسطین، جنگ، لبنان و افغانستان، برخی از موضوعاتی است که شاعران در این کتاب، آنها را در قالب شعر ارائه کردهاند.