کتاب تفنگ و شاخه ی زیتون : ریشه های خشونت در خاورمیانه نقش دولتهای غربی در حمایت از اسرائیل «اگر یک نفر از اختلاف منافع بین اسرائیل و آمریکا سخت درس آموخته باشد، آن جرج بوش پسر است. او در میان رئیسجمهورهای آمریکا برای اسرائیل از همه طرفدارتر بوده است. مفسران اسرائیلی به کنایه و شوخی گفتهاند که جرج بوش به راحتی میتواند به جای شارون بهعنوان سخنگوی اصلی مجمع حزب لیکود سخنرانی کند. اما به این معنی نیست که میتواند از همهی کارهایی که این رهبر اسرائیلی انجام داده، چشمپوشی کند.» اینها نخستین جملات «اسرائیل و دوستان اسرائیل در آمریکا» است که یکی از فصلهای کتاب «تفنگ و شاخهی زیتون» را تشکیل میدهد، کتابی که قرار است به نقش دولتهای غربی به ویژه آمریکا در حمایت از اسرائیل و مذاکرات صلح بپردازد. در همین زمینه در فصل «جانبداری بیپایان آمریکایی»، بیشتر به حمایتهای آمریکا از اسرائیل اشاره میشود، آمریکا که باید مانند هر میانجی صلحی، نقشی بیطرف و خنثی داشته باشد، اما از این نقش غافل میشود تا جایی که دولتمردان آمریکا از عبارت «مورد مناقشه» به جای «سرزمین اشغالی» استفاده کردند و تا جایی پیش رفتند که از دشمنان اسرائیل با عنوان دشمنان خود نام بردند:«آمریکا دشمنان اسرائیل را دشمنان خود تلقی می کند. نه تنها صحبت از نگرانی دربارهی حفظ این دوست و همراه تردیدبرانگیز مطرح نیست، بلکه آمریکای جرج دبلیو بوش و سرسپردگان نومحافظهکارش بیش از پیش به آن احساس نزدیکی میکنند. از یازده سپتامبر به بعد، آمریکا خود را با شارون تطبیق داده است.» در دومین فصل «تفنگ و شاخهی زیتون» نیز که «پیشنهاد صلح تاریخی عرفات» نام گرفته، موضوعاتی مانند پیمان اسلو، انتفاضه و موضعگیریهای یاسر عرفات در برابر این موضوعات، مورد بررسی قرار میگیرد. «تفنگ و شاخهی زیتون»، در زمان انتشار موضعگیریهای متفاوتی را در رسانههای آمریکایی و اسرائیلی ایجاد کرد.