کتاب کویت در روزهای اشغال دو افسر عراقی، سرگرد محمدهاشم و سروان محمدمطلک، در پیشگاه تاریخ ایستادهاند و با شهامت، خود راوی تجاوزی شدهاند که در آن نقش داشتهاند؛ اشغال کویت توسط عراق.آنها کتاب«کویت در روزهای اشغال» را از سحرگاه پنجشنبه دوم اوت 1990 مصادف با یازدهم محرم 1411 هجری قمری آغاز کردهاند که مردم کویت از خواب برخاستند و ناگهان کشور خود را در اشغال دیدند. سپس شیوه اجرای طرح تجاوز شرح داده شده است. در ادامه به این اشاره شده که چگونه رسانههای بیگانه با سرپوش گذاشتن بر این خبر، نمک بر زخم مردم کویت پاشیدند.نویسندگان همچنین به هفته اول تجاوز و وضعیت سیاسی و داخلی کویت پرداختهاند ؛ ضمن آنکه به شیوههای مقاومت کویتیها هم اشاره کردهاند. بعد هم عقربه زمان را در روایت خود جلو کشیدهاند و نکات مهمی را از رخدادهای بینالمللی در هفته دوم تجاوز و پس از آن بیان کردهاند. آنها صراحتا اعتراف کردهاند که نیروهای عراقی در همین ایام به سرقت، غارت و چپاول فروشگاهها پرداختند. این رفتار آنها هم تکبیرها و تظاهرات و همبستگی کویتیها را به همراه داشته است. در این جا فصل اول کتاب تمام میشود و سرگرد محمدهاشم و سروان محمدمطلک فصل دوم را با حوادث مهم ماه سپتامبر آغاز میکنند که یکی از این حوادث، بیانات امیر کویت به مناسبت سپری شدن یک ماه از اشغال این کشور است. سپس اظهارات صدام آمده که گفته بود کویت متعلق به عراق است. حمایت اردن از عراق، موضع افراطی فرانسه برضد عراق و سخنان بوش با ملت این کشور و پاسخ صدام، از دیگر بخشهای کتاب هستند. ادامه خاطرات این دو افسر عراقی به آن جا میرسد که شمار زیادی از شهروندان و همین طور اتباع خارجی، از کویت مهاجرت میکنند. سپس به شیوههای اعتراض و مخالفت کویتیها علیه نیروهای عراقی پرداخته شده است که در مقابل آن هم سرقتها و چپاولهای عراقیان متجاوز شدت مییابد. رهبران سیاسی عراق هم به تحریف تاریخ میپردازند. حالا کویتیها با حسرت و پشیمانی به عملکرد خود در قبال جنگ ایران و عراق و کمکهایی که به صدام کرده بودهاند، مینگرند. قسمتی از کتاب:در ساعت دهوسیدقیقه صبح روز دهم اوت 1990 خودروی واز متعلق به هنگ ما در ماموریتی ویژه در جاده کمربندی سوم منفجر شد. بر اثر این حادثه ستوانیار و راننده کشته شدند. فرماندهتیپ دستور تازهای درخصوص لزوم پشتیبانی از هر خودرویی که از شهری به شهر دیگر حرکت میکند، صادر کرد. صفحه 49